عطر سیب

عطر سیب

عطر سیب

بایگانی

۱ مطلب با موضوع «سایر مطلب مفید دینی :: تفسیر سوره مبارکه واقعه» ثبت شده است

حالا برای بهتر شدن روحیه شما برای تمایل در چند آیه وهمراه تفسیر سوره مبارکه (واقعه) در اینجا درج کردم.

این منابع از کتاب تفسیر نمونه جلد 23 از صفحه 197 تا ص... نوشته شده از جایی کپی کردم.

سوره مبارکه واقعه  آیه 1-14

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر1 - هنگامى که واقعه عظیم (قیامت ) برپا شود،2 - هیچکس نمى تواند آن را انکار کند. 3 - گروهى را پائین مى آورد و گروهى را بالا مى برد. 4 - این در هنگامى است که زمین به شدت به لرزه در مى آید5 - و کوهها در هم کوبیده مى شود. 6 - و به صورت غبار پراکنده در مى آید. 7 - و شما به سه گروه تقسیم خواهید شد. 8 - نخست ((اصحاب میمنه )) هستند، چه اصحاب میمنه اى ؟9 - گروه دیگر اصحاب شومند، چه اصحاب شومى ؟10 - و سومین گروه پیشگامان پیشگام ! 11 - آنها مقربانند12 - در باغهاى پر نعمت بهشت جاى دارند. 13 - گروه کثیرى از امتهاى نخستین هستند14 - و اندکى از امت آخرین !

حالا تفسیرش بخون می فهمی

به هر حال رستاخیز نه تنها با دگرگونى کائنات تواءم است بلکه انسانها هم دگرگون مى شوند همانگونه که در آیه بعد مى فرماید: ((گروهى را پائین مى آورد و گروهى را بالا مى برد))! (خافضة رافعة ).مستکبران گردنکش و ظالمان صدرنشین سقوط مى کنند، و مستضعفان مؤمن و صالح بر اوج قله افتخار قرار مى گیرند، عزیزان بى دلیل ذلیل مى شوند، و محرومان بى جهت عزیز مى گردند، گروهى در قعر جهنم سقوط مى کنند، و گروه دیگرى در اعلا علیین بهشت جاى مى گیرند، و این است خاصیت یک انقلاب بزرگ و گسترده الهى !و لذا در روایتى از امام على بن الحسین (علیه السلام ) مى خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: ((خافضة )): حفضت و الله باعداءالله فى النار، ((رافعة )): رفعت و الله اولیاءالله الى الجنة : ((رستاخیز خافضه است چرا که به خدا سوگند دشمنان خدا را در آتش ساقط مى کند، و رافعه است چرا که به خدا سوگند اولیاءالله را به بهشت بالا مى برد))!.سپس به توصیف بیشترى در این زمینه پرداخته مى گوید: ((این در هنگامى است که زمین به شدت به لرزه درآید)) (اذا رجت الارض رجا).

این زلزله به قدرى عظیم و شدید است که ((کوهها در هم کوبیده و خرد مى شود)) (و بست الجبال بسا). ((و به صورت غبار پراکنده اى در مى آید)) (فکانت هباءا منبثا).

 ((رجت )) از ماده ((رج )) (بر وزن حج ) به معنى حرکت دادن شدید است و ((رجرجة )) به اضطراب گفته مى شود.((بست )) از ماده ((بس )) (بر وزن حج ) در اصل به معنى نرم کردن آرد به وسیله آب است .((هباء)) به معنى غبار است و ((منبث )) به معنى پراکنده ، بعضى گفته اند ((هباء)) آن غبارهاى بسیار کوچکى است که در فضا معلق است و در حال عادى دیده نمى شود مگر زمانى که نور آفتاب از روزنه اى به درون محل تاریکى بتابد.

اکنون باید اندیشید که آن زلزله و انفجار تا چه حد سنگین است که مى تواند کوه هاى عظیم را که در صلابت و استحکام ضرب المثلند آنچنان متلاشى کند که تبدیل به غبار پراکنده کند، و فریادى که از این انفجار عظیم برمى خیزد از آن هم وحشتناکتر است .

به هر حال در آیات قرآن درباره وضع کوهها در آستانه قیامت تعبیرات گوناگونى دیده مى شود که در حقیقت مراحل مختلف انفجار عظیم کوهها را نشان مى دهد.گاه مى گوید: ((کوهها به حرکت در مى آیند)) و تسیر الجبال سیرا (طور - 10).

و گاه مى گوید: ((کوهها از جا کنده مى شوند)) و اذ الجبال نسفت (مرسلات - 10).

و گاه مى فرماید: ((برداشته مى شوند و در هم کوبیده مى شوند)) فدکتا دکة واحدة (حاقه - 14).

و زمانى مى گوید: ((به تلى از شن متراکم تبدیل خواهند شد)) و کانت الجبال کثیبا مهیلا (مزمل - 14).

و گاه مى فرماید: ((به صورت غبار پراکنده اى در مى آیند))! (آیه مورد بحث ).

و سرانجام مى گوید: ((همچون پشم زده شده اى در فضا پخش ‍ مى شوند)) که تنها رنگى از آن دیده مى شود و تکون الجبال کالعهن المنفوش (قارعه - 5).

البته هیچکس جز خدا دقیقا نمى داند مسیر این حوادث چگونه است ؟ و شاید با الفاظ و در قالب سخنان ما قابل توصیف نباشد، ولى این اشارات پرمعنى همگى حاکى از عظمت این انفجار بزرگ است .

بعد از بیان وقوع این واقعه عظیم و رستاخیز بزرگ به چگونگى حال مردم در آن روز پرداخته ، و قبل از هر چیز آنها را به سه گروه تقسیم کرده ، مى گوید: ((و شما در آن روز سه دسته خواهید بود)) (و کنتم ازواجا ثلاثة ).

مى دانیم ((زوج )) همیشه به جنس مذکر و مؤ نث گفته نمى شود، بلکه به امورى که قرین هم هستند نیز زوج اطلاق مى شود، و از آنجا که اصنافى از مردم در قیامت و حشر و نشر قرین یکدیگرند به آنها ازواج اطلاق شده است .

در مورد دسته اول مى فرماید: ((نخست اصحاب میمنه هستند، چه اصحاب میمنه اى ))؟! (فاصحاب المیمنة ما اصحاب المیمنة ).

منظور از ((اصحاب المیمنه )) کسانى هستند که نامه اعمالشان را به دست راستشان مى دهند و این امر در قیامت رمزى و نشانه اى براى مؤ منان نیکوکار و اهل نجات است ، چنانکه بارها در آیات قرآن به آن اشاره شده .یا اینکه ((میمنه )) از ماده ((یمن )) به معنى سعادت و خوشبختى گرفته شده ، و به این ترتیب گروه اول گروه سعادتمندان و خوشبختانند.و با توجه به اینکه در آیه بعد گروه دوم را به عنوان ((اصحاب المشئمة )) (از ماده ((شوم )) معرفى مى کند مناسب همین تفسیر اخیر است ).تعبیر به ((ما اصحاب المیمنة )) (چه گروه خوشبختى ؟) براى بیان این حقیقت است که حد و نهایتى براى خوشبختى و سعادت آنها متصور نیست ، و این بالاترین توصیفى است که در اینگونه موارد امکان دارد، مثل این است که مى گوئیم : ((فلانکس انسان است ، چه انسانى ))؟!

سپس به ذکر گروه دوم پرداخته ، مى افزاید: ((گروه دیگرى اصحاب شوم هستند چه اصحاب شومى ))؟! (و اصحاب المشئمة ما اصحاب المشئمة ).گروهى بدبخت و تیره روز و بیچاره و بینوا که نامه هاى اعمالشان را به دست چپشان مى دهند که خود نشانه و رمزى است براى تیره بختى و جرم و جنایت آنها.

تعبیر به ((ما اصحاب المشئمة )) نیز در اینجا نهایت بدبختى و شقاوت آنها رامنعکس مى سازد. سرانجام گروه سوم را چنین توصیف مى کند: ((و پیشگامان پیشگام )) (و السابقون السابقون ). ((آنها مقربانند))! (اولئک المقربون ).

((سابقون )) کسانى هستند که نه تنها در ایمان پیشگامند، که در اعمال خیر و صفات و اخلاق انسانى نیز پیشقدمند، آنها ((اسوه )) و ((قدوه )) مردمند، و امام و پیشواى خلقند، و به همین دلیل مقربان درگاه خداوند بزرگند.

بنابراین اگر بعضى از مفسران پیشگام بودن آنها را تنها به سبقت در طاعة الله (اطاعت خدا) یا نمازهاى پنجگانه ، یا جهاد، یا هجرت ، یا توبه ، و امثال آن تفسیر کرده اند، هر کدام گوشه اى از این مفهوم وسیع را مورد توجه قرار داده اند، وگرنه این کلمه اینها و غیر اینها از خیرات و برکات را شامل مى شود، و نیز اگر در روایات اسلامى گاه ((سابقون )) به چهار نفر ((هابیل )) و ((مؤ من آل فرعون )) و ((حبیب نجار)) که هر کدام در امت خود پیشگام بودند، و همچنین امیرمؤ منان على بن ابى طالب (علیه السلام ) که نخستین مسلمان از مردان بود تفسیر شده ، در حقیقت بیان مصداقهاى روشن آن است ، و به معنى محدود ساختن مفهوم آیه در حدیث دیگرى آمده است که رسول خدا فرمود: اتدرون من السابقون الى ظل الله یوم القیامة ؟: ((آیا مى دانید چه کسانى پیشگامان به سوى سایه لطف پروردگار در قیامتند))؟! اصحاب عرض کردند: خدا و رسولش آگاهتر است ، فرمود: الذین اذ اعطوا الحق قبلوه ، و اذا سالوه بذلوه ، و حکموا للناس کحکمهم لانفسهم : ((آنها کسانى هستند که وقتى حق به آنها داده شود پذیرا مى گردند، و هنگامى که از حق سؤ ال شوند آنرا در اختیار مى گذارند، و درباره مردم آنگونه حکم مى کنند که درباره خودشان ))!.

در بعضى از روایات نیز به پیامبران مرسل و غیر مرسل تفسیر شده است .در حدیثى نیز مى خوانیم که ابن عباس مى گوید: از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) درباره این آیه سؤ ال کردم ، فرمود: جبرئیل به من چنین گفته است : ذلک على (علیه السلام ) و شیعته هم السابقون الى الجنة ، المقربون من الله بکرامته لهم : ((آنها على (علیه السلام ) و پیروان او هستند که پیشگامان به سوى بهشت و مقربان درگاه خدایند به خاطر احترامى که خدا براى آنها قائل شده است )).ولى اینها نیز در حقیقت بیان مصداقهاى روشنى از مفهوم گسترده فوق است ، مفهومى که همه پیشگامان را در هر امت و ملتى شامل مى شود.سپس در یک جمله کوتاه مقام والاى مقربان را روشن ساخته ، مى گوید: ((مقربان در باغهاى پرنعمت بهشتند)) (فى جنات النعیم ).

تعبیر به ((جنات النعیم )) انواع نعمتهاى مادى و معنوى بهشت را شامل مى شود.

ضمنا این تعبیر مى تواند اشاره به این باشد که باغهاى بهشت تنها کانون نعمت است برخلاف باغهاى دنیا که گاه وسیله زندگى و زحمت است ، همانگونه که حال مقربان در آخرت با حالشان در دنیا متفاوت است ، زیرا مقام والایشان در این دنیا تواءم با مسئولیتهائى است در حالى که در سراى دیگر تنها مایه نعمت است .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۵