عطر سیب

عطر سیب

عطر سیب

بایگانی

۸ مطلب با موضوع «با زندگی معنویت» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع : مشکلات غریزه نوجوان وراههای مبارزه با آنان

درباره های گناه چشم و کنترل و درباره بهشت و راهکار مفید

در این مطالب پرارزش کنترل نگاه و آموزش راه های برای جلوگیری به سوی نفس های آلوده و... درمورد بهشت از جایی درج کردیم و

رفتار سخنی وکاملا بیان مودبانه وارد شده است.

 

قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون

به مردان با ایمان بگو دیده فرونهد و پاکدامنی ورزد که این برای آنان پاکیزه تر است . زیرا خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است.

ودیگه میگه :

مومنان بگو چشمان خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرد و عفاف خود حفظ کند.

 

ما نوجوانون و جوانان عزیزتوی  سن دخترها 12 یا 13 پسرها سن 15 سال شما آروم آروم می فهمید که غریزه جنسی داره توی بدن وجود می آید

و مثلا شما نوجوانید کم کم احساس می کنید نگاه با دختر خانوما وپسرها خوشت می آد مداوم می خواهد چشم به اون بیاندازید اما خداوند اینکار دوست نداره .

مثلا شما خدای ناکره ممکنه بعضی نوجوانهای منحرف بر اثر نادونی از سر کنکجاوی دچار انحرافات جنسی بشن مثلا یه عده از بچه ها به خاطر تبلیغات زشت سی دی یا دی وی دی و یا ماهواره خود ارضایی می کنن که روایات داریم که خود ارضایی یکی از گناهان کبیره بزرگ است تو دین مبین اسلام ما حرام و ممنوع شده ; غریزه جنسی توی خلوتا و وقتی آدم تنها است سر به سر آدم میذاره و اگه راهای کنترلش رو دست ندونیم ممکنه خدای ناکرده دست به دامن گناه آلوده بکشیم.

ببینید از اینجا یاد بگیرید حضرت یوسف به خاطر این که در خلوت جلوی خودش گرفت و به پیشنهاد زلیخا منفی داد اینقدر بزگ و عزیز مصر شد .

همچنین ابن سیرین نزدیک گناه خطر و ابن سیرین از خدا ترسید گفت به خدا پناه می برم  پیشنهاد زن در خانه زن که خلوت بود منفی داد خداوند به اوپاداش علم تعبییر خواب  آموخت . شیبه داستان یوسف (ع)__(( اگه شمادوست دارید داستان کاملش براتون بزارم  برام خبر کن)) >>>

خداوند در قرآن می فرماید:

سوره نازعات 40 :من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الوی * فان الجنه هی الماوی

کسی ایستادن در برابر پروردگار بترسد و نفس خود را از هوس باز دارد جای او در بهشت است.

دیدی چقدر مقام بلندی نزد خدا دارد هر کی مانع کند پس دیگر گناه نکنید حتی با یک نگاه به خانم ها خب بده زشته فقط برای خودت ضرر نداره

بلکه برای دیگران حتی جامعه ... خدایا کسانی که این گناه مانع می کند به خاطرخودش که گناه بزرگ مانع می کند هدایت فرما.

آماده اید کنترل در دستتون باشه خب بریم صفحه

حالا ببنید دوستان من خدا میگه من جهنم رو گذاشتم مثل دام منتظر آدمای بد کسی حرف زشت بزنه و کسی که فیلم زشت نگاه کنه و کسی که حجابش رعایت نکنه یا کسی با نامحرم شوخی کنه خدا یه موقع خشمگین میشه و جریمه اش میکنه همون جریمه 2 نوعه است که به دستت میرسه  نمی تونی خلاص بشی 1.بلای ناخواسته

انواع بلا زیاد است و2. جهنم انواع که به ما شکنجه بهت بگم در جهنم باچی با آب داغ و آتش و سیم داغ به پشتت میزنه وبدنتون میسوزه و... خب دیگه گناه نکن .

خب نوجوانای مومن اگه یه نفر موتور بخره به 5 میلیون تومن به نظر شما چه جور آدمیه ؟خنگه ؟خله؟چیزی حالیش نیست؟ بعضی موتور الکی دور میزنن خوشت مییاد اما فکرنمیکنه بنزین مصرف میشه دقت کن همان طور وقتی که تلاش کنی نتیجه دلخواهت برسی مثل دنبال دختر و دوست شدن و هی تلاش کنی و  سرچ فیلم توی اینترنت و  با نامحرم شوخی کنه یا فیلم بد داشته باشه گرچه احساس خوشی بهتون میاد (حرومه فکر نمی کنه آینده ضرر داره باید چی .....

 

حالا گوش کنید بگم روایت امام باقر (ع) می فرمایید : کسی با نا محرم شوخی کند روز قیامت پنج هزار سال عذاب میشود ؟! ببین شما که یک ثانیه هم نمی تونی عذاب تحمل کنی حالا درک عذاب کن میتونی 3ثانیه انگشتانت زیر آتش کبریت تحمل کنی نه آن وقت دستانت عقب میکشد تا اینکه حس داغ نکنید و در جهنم دمای اندازه کبریت نیست اینقدر بالاست حتی آهن ذوب میکند و شما اینجور نمی تونی فرار کنی فریاد هم بزنی هم کسی به دادت نمیرسد چون خدا به جهنمیان هیچ کمک نمی کند چون کفر ورزیدند و..... حالا فهمیدی یه گناه چقدر بده خب تو حالا رو درباره اش چی می گید ....

بعضی ها ممکنه با اینترنت سروکار داشته باشن خب وقتی توی گوگل یا یاهو سرچ با همون چیزی بد جستجو می کنی عکس های هوس انگیز هم گذاشتن ,هی دلت میخاد نگاه کنی بری تو سایتش ببینی بازم عکسای این جوری هست. اما اونجا یادت بیار که قرآن می گه :ما همه اعمال شما ضبط می کنیم یه روز توی قیامت انگشتت شروع به علیه تو حرف زدن می گه این منو وادار کرد روی عکسهای بد کلیک کنم این منو وارد سایتهای بد کرد. تو دیگه شرم میاری نمی دونی چی بگی .

یه سری اهل جهنم که عمر شون رو به فساد و ظلم و گناه هدر دادند مثل دزدها اهل موسیقهای حرام و رقص و بی بند و باری کسانی که مشروب الکلی مصرف می کند دخترها و زنهای که خودشون رو از نامحرم نمی پوشنن و با مرد غریبه بگو بخند میکنه .وای برآنها نمی داند چه خواری بزرگ میرسد.

چشم چرانی یکی اهل بیت (ع) گفته بود:هر کی چشم چرانی کنه خداوند آتش جهنم توی چشمانش پر می کنه الانم فکر می کنم آتش از بالا به چشم میریزه چنانکه فریاد میزنید هیچ کاری نمی کنی بتونی خب حرومه دیگه ,متاسفانه چشم چران اینکار بیشتر جاهای و شهر های مختلف در میان جوانان شیوع یافته خطر این کار خیلی بالاییه حتی ممکن دیگران یاد بگیرند درس های اکثر نوجون به عقب رسیده وحتی نوجوان نماز خون خبر از حرام بودنش ندارد ازدیگران تقلید کرده

زیاد چیزهای دیگه .... ببین به چی بدرد می خوره اسی بشه چی فکر کن مداوم داری چشم به اونا بیندازید آیا اسراف نکرده اید با این نعمت چشمت ببین

بچه ها دیگه خوب نیست کارا بکنی سعی بلد باشی و کنترل در دست باشه کلید نگاه و هر کاری که  می خواهیم بکنی دست خودمونه باید حفظ باشه و زیاد چشم به نامحرمان  نخوری یکبار عیب نداره و دوباره چونکه حرومه واین حروم آتش تو چشمات تا قیامت از بین نمیره و در قیامت احساس میکنی نمی دونی با چی مثل آب خاموش کنی باید از خدا ترسید و انجام ندادن اینکار اینا به نظر خودمه چون حسی دارم  حتما درسته   اگر کارا کردی دیگه نکنید توبه کنید.//// 2336

حالا کی دلش میخاد لجن و آب فاضلاب بخوره همه مون بدمون میاد اصلا فکرش رو هم می کنیم حالمون هم میخواد به بخوره نه ؟ ولی تو جهنم آدمای گنهکار رو وادارشون می کنن از یه فلز ذوب شده بو گندو بخوره اونا هم بس از گرمای جهنم تشنه ان که همون رو هم می خوان بخورن ولی اینقدر این فلز آب شده داغه که پوست صورتاشون میسوزه و می ریزه .

 

حالا گوش بده خدا در قرآن چی میگه:

لا یذوقن فیها بردا و لا شربا * إلا حمیما و غساقا (نبا 24/25)  در آنجا (جهنم) نه آب خنکی و نه شربتی جز آب جوشان و چرکابه نمی آشامند.

رفقا ما باید تو زندگی مون خیلی مواظب باشیم که خودمون رو جهنمی نکنیم تازه حواسمون جمع کنیم بعضی های دوستان بدجنس هم مارو گول نزن مثلا بعضی بچه ها بد ممکنه به شما بگه  گلهای من بیا بریم کارای بد بکنم یا یه فیلم زشت تو گوشیت باشه بخواد به اون به تو هم بلوثوت کنه تا اینو گفت تو یه این آیه بیافت با خودت بگو اگه گناه کنم باید تو جهنم از این چیزا بدبو گندو بخورم و بچه باید هم قدرت گفتن نه بلد باشی  (بجان خودم و بخدا فیلم تحریکزا همون فیلم هوس انگیز ارزش نداره فقط بدنتو داخل مغز علائم می زنه احساس حالی میده واینها نیروی از نیروی جنسی شما مصرف میکنه زود کم می کنه باعث میشه دوباره دنبال همینا بگردی بدتر از اون کارا انجام بدی مثل سیگار مواد مخدر و وقتی میکشی دوباره می خوای اینکارو کنی امثال آنها) یه جایی خوندم که این کارا  گناهش از طریق چشمان به مغز و به سمت قلب میره باعث میشه قلب آینه زلال سیاه بشه تیره و چرک کثیف بمونه و چی هیچ فرشتگان خوشت نمیاد نزدیک تو بشه همان طور شما دوست ندارید با یک ژولیده نزدیک باشید ولی اون گناه که گفتم بدتر و بدتره ودیگه فقط همین نیست زیاد چیزا دیگر هم است و دیگه بگم  دور از خدا بشه ومسیر زندگی ناخواسته می کشه  شباهت مواد مخدرو قرص و امثال اینها داره چقدر بده اگه ترک کنی دیگه انجام ندی یا توبه کنی خدا ازت راضی می شه. مردم به اینکاران می گوید مگر خودت ناموس و خواهر نداری راست میگه اگر داری اینها براچیه .یکی از نعمت های خدا به ما داشتن ناموسه مثل خواهر برادر و خاله و...  نگاه با آنان حلاله و اینطوری بیشتر به ما کمک می کنه تا کمتر به کار بدها برویم و ببین پسر عموی داریم ناموس بیشتر از سایر  حتی ازما بیشتر فامیلاشون داره محرم هستش خب کنار آنان صبحت کردن بد نیست و...ببخشید ناقص بودن....///2367

 

در خبراست هنگامی شخصی چشم خود از حرام می پوشاند خداوند قلب او را مملو از ایمان می کد.

 

فکر گناه

بازم یه حدیثی میگه :هرچی شهوتی مناظره و حتی فکر توی ذهن باشه هم حرامه اینها شما آلوده می کنه پاکشون کن.

حضرت عیسی می فرماید:موسی به شما فرمود زنا نکنید اما من به شما می گویم حتی فکر زنا نکنید زیرا اگر در خانه ای آتش روشن کنیم حتی اگر خانه آتش نگیرد خانه سیاه و دود الود می شودو پس باید مقام ریشه گناه از همان ابتدا بیرون کنید.

دوستان خوب بدان اگر سر وباطن از خیالات شیطانی و راهی خالی شود محل انوار اللهی و رفت و امد فرشتگان میشود.

درخبر است که ملائکه در خانه سگ و ظرف بول در آنجا باشد وارد نمی شود حال چگونه باید انتظار داشت که افکار انسان که از گناهان است وارد شود.

نمی دونی براچه خوب است فرشتگان وارد خانه مان شود خیلی خوب است شما چیزی نمی دونی منم نمیدونم بهتر میکند اگر مثلا ببیند خونشون آدم خوبی اونجاست

خب سعی میکند مثلا برکت بفرستد و بلا دور کند غمشان دور کند و... زیاد چیزا ی دیگر

در روایت است انسان هردو چشم ظاهر دارد و دوچشم باطن اگر چشمان خود را معذب کند خداوند چشمان باطنی اورا بینا می کند .

 

بعضی رفت وامد فرشتگان می بیند چون چشمشان از حرام دوری باعث بصیرت بینا شود برخی مومنان در زمانی مثل عالمان بود رفت و امد فرشتگان میبیند

و برخی شنوایشان هم شنوا گفت و گو فرشتگان ومردگان میشنود هرکی دوست اینطور شه عالم باش حرامت دور کند یه ذره دور شود از کتابی خوندم ببین تاثیری خوبی همه حرام

وجود ندارد وقتی کار حرام میکنی العیاذ بالله مثل نگاه به نامحرم فقط خوشی میبرید و بطور سریع از دست میره

دیگه چه فایده دارد و اگر نکنی شیرینی دلت پیدا میشه کم کم عادتت میشه نگاه نکنی .

خطبۀ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در آثار تقوی‌'

خداوند در قرآن کریم فرموده است:

به مردان با ایمان بگو: چشم های خود را از نگاه به نامحرم فرو گیرند. ایه نور 30

و به زنان با ایمان بگو: چشم های خود را از نگاه به نامحرم فرو گیرند. ایه نور 31.

 

 

امام صادق علیه السلام: «نگاه پیاپی [به نامحرم]، بذر شهوت را در دل می افشاند و همین امر برای هلاکت بیننده اش کافی است.»


شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص 18

 

رسول اکرام(ص):هرکس نگاه به حرامی به زن نامحرم بیفکند خداوند چشم های او را پر آتش می گرداند. مستدرک الوسائل ج 14 ص 270

 

 

نگاه به نامحرم تیری از تیرهای مسموم شیطان است اگر نگاه کند تیرش به چشم فرو می دهند....

 

نگاه اول ناخواسته به نامحرم حلال، نگاه دوم حرام، نگاه سوم هلاکت بار

 

رسول خدا (ص):هرکه با زن نامحرم دست دهد,روز قیامت در غل و زنجیر به محشر می آید ,سپس دستور می رسد: او را به جهنم ببرند)).

 

 

3-إن للمتقین مفازا * حدائق و اعنابها (31/32)

پرهیزگاران رستگارند و باغهای وتاکستانهای بهشتی روزی شان می دهد

***************************************************************************

خوش به حالا بهشتی ها وهمه نعمت هاروز قیامت مال اوناست.

قرآن می فرماید : آدم با تقوا میرن بهشت ; تقوا یعنی آدم مواظب کار ها, حرفها و حتی فکر های خودش باشه .

تقوا مثل ترمز ماشین می مونه اگه ترمز سالم باشه می تونیم باش هرکار هر چی خواستیم تند بریم چون می دونیم هر وقت لازم شد استفاد اش میکنیم .

تمام تقوا این است هرچیزی که نمی دانید یاد بگیرید و عمل کنید و دومش دوری تمام گناهانه .

حضرت علی (ع) می فرماید : اتقو الله فی الخلوت یعنی وقتی خلوت هستید مواظب باشید شیطان گولت نزنه ومثلا کاری کنید که خدا دوست نداره

چیزی های که ما دلمون می خواد گاهی مخالف دستور خدا است به این طور چیزیا می گن هوس مثلا ممکنه یه پسر دلش بخواد بزنه تو سر همکلاسی اش که مظلوم و ساکته می گیم هوس کرده بزنه سر اون.

خواسته های آدم بد نیست ; مثلا ما انار قرمز ببینیم دلمون می خواد این که بد نیست,البته راه درستش بخواهیم به اون برسیم مثلا پول بدیم بخریم ولی اگه از راه غلط وارد بشیم مثلا خدا ناکرده یکی بدزده گناه داره و خدا اون می بره جهنم.

مثلا شما عاشق یه دختری میشی باید راه درست انتخاب کنی(ازدواج) و این قضیه مثل حرف بالای بود دیگه خب یاد بگیرید.

حالا نوجوان عزیز سر راهش به مدرسه یا رفته پارک چشمش افتاد به یه دختره و حتی دخترای به پسر باشه باید سریع چشمش بیاندازید و نگاه نکنه اگه اینکارو بکنه قرآن می فرماید:جای او بهشته وتوی بهشت دخترهای زیبایی به اون میده بهش میگن حوریه که هزار هزار برابر از دختر در زمینی بهتره  ...

یک مقاله با پی دی اف درباره حوریه  در همینجا دانلود کنید کم حجمه جالبه

 

می خوای کمی درباره حوریه بگم توی بهشت باشه (هرکاری میتونی داخل بهشت با دختره یا پسره همسال کاری کنید آزاده حتی میشه ببریشون و زیبایی صد برابر زن لذت می بره حتی دختره با هزار برابرمرد لذت میبره خوشگله]  حضرت محمد(ص) : بهترین نعمت در بهشت دختر جوان وهم سن ارزش لذت آن صد زن است. [) به شرط بهشتی باشی تقوا داشته باشی آخه نمیدونی هزار جور نعمت داره درخت میوه و رود ها وشراب بهشتی و فواره بهشتی هم اونجاش و ...

 

میدونم دلتون از ازینو میخواد خب سخت نیست آدم خوبی بشو نماز بخون از خدا بترس و قرآن بخوان از نگاه گناه آلود پرهیز کن.همین .... آیا همین سخته....

 

یکی از نعمت های بهشت اینه یه آدم کنار انسانهای خوب هستش کیه که دلش نخواد با امیر المومنین همسایه باشه شهید مطهری رو خواب دیدن پرسیدن شما توبهشت چیکار می کنید؟ گفت: ما هروز صبح میریم خدمت امام حسین (ع) درس معرف الله یعنی خدا شناسی می گیریم عزیز من دلت می خواد یه روز معلم دینی و دبیر دین و زندگیت اقا امام حسین (ع) باشه ؟ پس با هوسهات بجنگ بگو دختره هر چقدر هم خوشگل باشه ارزش نداره آدم همسایگی امام حسین (ع) و حضرت ابالفضل رو به خاطرش از دست بده.

 

 

در این مقاله افرادی که هیچ امورات خبر دار نیست خطرش بالایی داره خب بریم صفحه بعدش....

دخترانى که از نظر محبت کمبودهایى داشته و در محرومیت به سر برده باشند, خیلى زود تسلیم این اظهار عشقها و محبتهاى ظاهرى و دروغین شده و به دام افراد منحرف و حرفه اى مى افتند.اگر پسر و دختر جوان , در ابتداى بلوغ , بناى مهم و مقدس ازدواج خود را با انحراف جنسى آلوده نکنند و با حفظ احساسات پاک تا زمان مناسب ,صبر کنند و بطور منطقى و آگاهانه , اساس ازدواج را بـر مـعـیارهاى ارزشمند و والا قرار دهند, سعادت زندگى آنان تضمین خواهد شد, زیرا علاقه وعشق آنها به یکدیگر مبنایى الهى و معنوى داشته و چنین بنایى بسیار محکم و استوار خواهد بود و پس از تشکیل خانواده از هم نخواهد پاشید. اقدام شتاب زده در این باره در ابتداى جوانى , موجبات سرگردانى و رسوایى و بدعاقبتى را براى آنان به بار خواهد آورد, بنابر این محبت و عشقى مطلوب است که در سایه ایمان به خدا و با در نظر گرفتن شرایط مناسب و آمادگى روحى , اقتصادى , شغلى حاصل شود.چـنـیـن انـتـخـابـى براى جوان , قابل اطمینان بوده و مى تواند مقدمه یک زندگى آرامبخش و سعادتمندانه باشد.

 

حالا این قسمت رو مراقبت لازم دختران برای جلوگیری از خطرات .... از جایی کپی کردم.......

دختران جوان باید مراقب این دامهاى خطرناک و گوناگون باشند که با نام دروغین عشق پاک بر سر راه آنان قرار مى گیرد.دامـهـایـى که پس از افتادن در آن , غالبا رهایى از آن بسیار دشوار است و کفاره لحظه اى غفلت و خـوش بـیـنى بیجا و تسلیم شدن در برابر الفاظ ریاکارانه و توخالى را گاهى در یک عمر نمى توان پرداخت .

ـ دختر جوان باید خود را از محیطها و موقعیتهاى تحریک آمیز دور نگه دارد و از گوش دادن به موزیکهاى محرک و دیدن فیلمهاى فاسد اجتناب ورزد.

ـ بیکارى منشا تمام انحرافها و فسادهاست , دختر جوان باید با یاد گرفتن آشپزى , زمینه موفقیت آینده خود را فراهم سازد.مثل کمک کردن و ازدواج کردن

ـ بـا دوستان مومن و خوب رفت و آمد و مجالست داشته باشد,حتى المقدور سعى کند نمازها را در اول وقت به جا آورد.

ـاز پوشیدن لباسهاى تنگ و چسبنده , حتى در مقابل برادر و خویشان محرم خود هم , خوددارى کند.

اینکار هم می تواند علاقه بیشتر به گرایش جنسی باشد لذا پوشیدن آن خودداری شود

تـخـیـل و تصور درباره مسائل جنسى و شهوت انگیز منجر به تحریکهاى مداوم گردیده و نیروى حیات را از بین برده و انسان را از مسائل حقیقى وواقعى زندگى باز مى دارد.

لذا حضرت زهراى یکى از ویژگیهاى زن پارسا را این مى داند که او مردها را نبیند و خود نیز مورد دید مردها قرار نگیرد.

ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...برین همون پوشه هستش

همه اینکارو انجام بدهد کم کم عادت بدی شما بی عادت میشه بخدا منم اینطور شرایط بدی بودم هم داشتم هنگام دید به جنس مخالف سر به زیر می گذاشتم هی مداوم

اینکارو کردم سعی کردم نگاه نکنم فکر گناه چشم بود عادات کرده بودم الان دیگه هیچ چشم چران و عشق وجود ندارد هرکی اینکارو کنه منم اینطوره

ببین اگر دیدی چشم حرام لذت بردی بعدش روزا دیگه هم چنان گناه می ماند و لذت نگاه کردن به زودی تموم میشه

 

اینم روش کنترل غرایز برای همه افراد(اینا مقاله راهکار ساده کمتر شدن به علاقه گرایش های جنسی و فیلم های محرک)

 

روزه که درمان فوق العاده برای کنترل غریزه جنسی است.

 

جلوگیری اختلاط با نا محرم (چه فیزکی و چه ذهنی و چه بصری)

 

تماشا نکردن تصاویر و فیلم های محرک ( باعث میشه تا دیگه کمتر گرایش ات پیش آن ها برویم )

 

عدم استفاده از برخی غذاهای مثل سرخ کردنی ها و غذاهای پر ادویه و پرکالری کمتر مصرف کنید

 

ورزش کردن هرچی دوست دارید البته یاد بگیرید در کلاس ثبت نام کنید.آدم بیکاررو نمی کنه

 

مثل کشتی شنا ورزش های رزمی (این ورزش خیلی خوبه منم اونجا میرم) فوتبال و صحبگاهی و...

 

توجه به نوع استحمام مثل عدم استفاده از شامپوهای که اغلب محرک میل جنسی است و برطرف نکردن موهای زائد.

 

توجه به نوع پوشش و لباس:لباس انسان هر چه گشاد تر باشد باشد و اندام را فشرده نکند غریزه جنسی کم تر تحریک می شود. لباس های تنگ هم فردی پوشیده و هم کسی را نگاه می کند تحریک می کند. این مطلب در دختر و پسر هم مشترک است.

 

پر کاری و پر تلاشی >ایجاد دغدغه های ذهنی برای خودمان و سوژه ی فکری داشتن به طوری که فراغت کم می کند. یکی از مشکلات جوانان امروز این است که ساعت های زیادی را به بطالت می گذرنند. به طور کلی تنهایی برای افراد که از دواجشان دیر شده است.فوق العاده مضر است.این افراد باید کار دسته جمعی شوند البته نه با رفیق ناباب.

 

داشتن روایط عاطفی با پدر و مادر عواطف قوی شد تاثیرات و عملکرد غریزه ی جنسی ضعیف تر  شده و جولان را آن می گیرد .

 

گاهی غریزه ی جنسی برای انسان یک مساله عادی فیزیولوژی و جسمی است.در این انسان ها ماهی یک یا دو بار در خواب احتلامی صورت می گیرد و ولی گاهی به خاطر شرایط درونی است. در این  افراد میل به پر کردن خلاء عاطفی به صورت اطفاء شهوت جنسی است.

برگرفته ازکتاب مطلع مهر

 

من می دونم شما مشکلی دارین نمی تونی از وسواس از خیالات و ذهنی راها بشید

راستی منم اینطور بودم توانستم رها بشم کم کم فراموش کنم براتون راهکار توضیح می دهم....

هر وقتی از خیلاتی از ذهن شما اومد زود فراموش کن فکری بش نکنی به چیزی دیگه فکر کن

اگه فکر کنی بیشتر بهت فکرت میاد اذیت میشی و حتی ذره فکر اومد رها کن و نفس عمیق بکش

حرف های مثبت تو ذهن بپیچ مثلا بگو من کارا نمی کنم  خوشم با اینا نمیاد دیگه از اینا فکر نیار تو ذهنم و... امثال آن ها بگویید...

 

پایان قسمت اول.................................. ادامه این مطالب با اجازه شماست اگه تعداد رای بهتر بیشتر بود دوباره اینو بیشترمی نویسم و رای بدهید تا هفته بعد شاید تا ماهی بعد...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۳۸
محمد غفاریان

مراقبتهاى لازم دختران جوان

1 ـ دختر جوان باید خود را از محیطها و موقعیتهاى تحریک آمیز دور نگه دارد و از گوش دادن به موزیکهاى محرک و دیدن فیلمهاى فاسد اجتناب ورزد.

2 ـاز پوشیدن لباسهاى تنگ و چسبنده , حتى در مقابل برادر و خویشان محرم خود هم , خوددارى کند.

3 ـ خود را از محیطى که مورد نگاه نامحرم است , دور نگاه دارد.

لذا حضرت زهراى یکى از ویژگیهاى زن پارسا را این مى داند که او مردها را نبیند و خود نیز مورد دید مردها قرار نگیرد.

4 ـ تـخـیـلات و تـفکرهاى خود را کنترل کند و بداند هر چه که به ذهن و اندیشه اش مى گذرد, خـداونـد بـر آن آگـاه است و او در این زمینه مسوولیت دارد و باید تنها به آنچه که عقل و قوانین شرعى تایید مى کنند و مجاز مى دانند, بیندیشد تا رستگار شود.

تـخـیـل و تصور درباره مسائل جنسى و شهوت انگیز منجر به تحریکهاى مداوم گردیده و نیروى حیات را از بین برده و انسان را از مسائل حقیقى وواقعى زندگى باز مى دارد.

((68))

5 ـ بیکارى منشا تمام انحرافها و فسادهاست , دختر جوان باید با یاد گرفتن آشپزى , زمینه موفقیت آینده خود را فراهم سازد.

6 ـ در جـلـسه هاى فرهنگى و مذهبى شرکت نماید و سوالات و پرسشهایى که برایش پیش مى آید مطرح کرده و پاسخ آنها را بیابد.

7 ـ تـوجـه داشـتـه بـاشـد که در ایام عادت ماهانه از ورزشهاى سخت و سنگین و کارهاى دشوار خوددارى نماید و از آب سرد و شنا در آن بپرهیزد.

همچنین از عدم تعادل و بى قواره شدن بدن ناراحت نباشد, زیرا که پس از دوران بلوغ وضعش به تدریج عادى و متناسب خواهد شد.

8 ـ بـا دوستان مومن و خوب رفت و آمد و مجالست داشته باشد,حتى المقدور سعى کند نمازها را در اول وقت به جا آورد.

اگر دوستدار سعادت آینده خود است باید مطلقا از همنشینى و رفت و آمد با دوستان بى بندوبار و منحرف (ولو از نزدیکان و خویشاوندان ) دورى گزیند.

9 ـ قـبـل از خـوابیدن حتما وضو بگیرد و در هنگامى که به بستر مى رود سوره هاى قل اعوذ برب الـفـلـق و قل اعوذ برب الناس (معوذتین ) وآیه الکرسى ((69))

را با توجه و حضور قلب بخواند و با ذکرخدا به خواب برود.

10 ـ حتى المقدور هفته اى یک بار روزه بگیرد.

ایـن عمل در تقرب او به خدا و افزایش ایمان , بسیار مفید بوده و در تقویت اراده اش نقش بسزایى دارد ((70)).

11 ـ پـرخورى و تغذیه مداوم از مواد مقوى و گرم و محرک , علاوه بر اختلالهاى جسمى , همیشه مـقـدارى انـرژى و نـیـروى مازاد بر احتیاج , تولیدخواهد کرد که این نیروى اضافى , محرک میل جنسى است .

افراط در پرخورى موجب حماقت و بروز خوى حیوانى در انسان است , لذا در تعالیم اسلامى توصیه شـده اسـت کـه مـسـتحب است سیرنشده ازسر سفره بر خیزیم و از پرخورى که مکروه بوده و از طرفى حرص و طمع به غذا که مذموم شمرده شده دورى جوییم .

رعایت اعتدال در غذا نیز لازم است , همچنین در هنگام عادت ماهانه از غذاهایى که اصطلاحا سرد است , باید خوددارى شود.

12 ـ دختر جوان باید حریم محرم و نامحرم را حفظ بنماید و از توقف در محل خلوت با فرد نامحرم جـدا دورى گـزیـنـد, زیرا شیطان ونفس اماره قوى است , اگر شخص ثالثى نباشد, وسوسه هاى شیطانى بر عقل انسان , غلبه کرده و زمینه انحراف و گناه براى هردوطرف , فراهم خواهد شد.

13 ـ از شوخى و خنده با نامحرمان خوددارى کرده و در صحبت کردن با آنان مراعات جدى بودن کـلام را بـنماید و حالت و صدا را طورى نازک وظریف نکند که موجب انحراف پسران جوان شود, چـنـانـکـه در قـرآن کـریـم مـى فـرماید: در گفتارتان نرمى نشان ندهید تا دلهاى بیمار بر شما طمع نورزند و سخن را درست ادا کنید ((71)).

14 ـ جـوان بـاید تمایلات و افکار خود را از توجه به روابط نامشروع به روابط صحیح و مشروع و به سوى ازدواج و زندگى آینده معطوف سازد وبداند که دیر یا زود این ایام سپرى خواهد شدو او در آیـنـده اى نـه چـنـدان دور بـایـد بـه انـتـخـاب هـمـسـرى پاک بپردازد و در خود, آمادگیها و شایستگیهاى لازم را براى چنین زندگى سعادتمندانه که بیش از هر چیز, نیاز به سلامتى جسمى و روانى دارد, فراهم سازد.

همواره و در هر حال با ذکر و یاد خدا انس و الفت داشته باشد, زیرا در قرآن آمده است : آگاه باشید که تنها با یاد خدا قلبها آرامش مى یابد, ((72))

همچنین هرکس از یاد خدا فاصله گیرد, زندگانى بر او سخت و دشوار خواهد گشت ((73)).

دخـتـران جـوان بـاید قدر جوانى و پاکى خود را بدانند, در حفظ ونگهدارى آن , نهایت مراقبت را بنمایند و از معرض هرگونه تحریکها و وسوسه هاى شهوانى خود را دور کنند و به هیچ وجه حاضر نشوند در محیطهاى آلوده و با افراد منحرف و بى بندوبار مجالست و ارتباط داشته باشند.

البته در این راه گاهى ممکن است خللى در تصمیم آنان پدید آید, ولى باید استقامت و پشتکار را از دست ندهند و با ایمانى کامل به یارى خدا امیدداشته باشند تا در حفظ این پاکى موفق بمانند و عفت و نجابت خود را حفظ کنند.

۹۰ درصد به پسران شامل میشود .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۶
محمد غفاریان

کلام  ولایت در مورد نماز

نماز در حالات آمادگی روحی , به آدمی عروج و حال و حضور بیشتر میبخشد و در حالات غفلت و نا امادگی ,در گوش او زنگ آماده باش می نوازد اورابه آن وادی نورانی نزدیک میسازد.لذا نماز در هیچ حالی نباید ترک شود.در عین شدت و محنت ,  در بحبوحه میدان جهاد , در هنگام جهاد , در هنگام فراغ و آسایش , وحتی میان محیط لجن آلودی که انسان با هوس ها و کینه و شهوت ها و خود خواهی ها, پیرامون خود پدید آورده است.نماز یک شربت مقوی و شفابخش است.باید آن را با دل و جان خود نوشید واز نقطه که در آن واقع شده ایم, یک گام با یک میدان به بهشت رضوان نزدیک شد.

از این روست که نه حی الی الجهاد و نه حی الی الصوم و نه حی الی الفاق , نگفته اند , ولی هروز باراها سروده اند:حی الی الصواه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۲
محمد غفاریان

تقوی

ملاک برتری آداب همنشینی با پیامبر اکرم رفتار پیامبر با مردم سخنرانی پیامبر در مسجد الحرام پس از فتح مکه علی علیه السلام در قرآن - آل عمران : 102 کفویّت و همسری رفتار پیامبر اکرم در مجالس ملاک برابری و همسری سخنرانی پیامبر در مسجد الحرام پس از فتح مکه گ.مباحث اخلاقی در هر جامعه ای برتری و شرافت افراد نسبت به یکدیگر ملاک و میزانی دارد که متأسّفانه در غالب جوامع بشری امروز ملاک و میزان برتری، جنبه های مادی و اقتصادی یا قدرتهای ظاهری است. لذا فقرا به اغنیاء احترام میگذارند و افراد ضعیف در تحت سیطره افراد قویتر قرار دارند. ملاک و میزان برتری افراد در آئین مقدس اسلام تنها و تنها « تقوی » است و در آیات و روایات زیادی این مسأله مطرح شده است، مثلاً خداوند متعال میفرماید: « یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر »؛ (سوره حجرات/آیه 13) (ای مردم ما شما را از یک مرد و زن یعنی از آدم و حوا آفریده ایم و شما را در قبایل گوناگون قرار داده ایم تا یکدیگر را بشناسید. اینها ملاک برتری نیست. گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. خداوند بسیار دانا و بسیار آگاه است.) به روشنی در این آیه ملاحظه میشود که انتساب به خانواده فلان و یا عجم بودن و عرب بودن، سیاهی و سفیدی، فقیر و غنی، ضعف و قدرت، بنده یا آزاد بودن و خلاصه هیچ مسأله ای در اسلام به کسی شرافت نمیدهد، جز تقوای الهی؛ و امتیازات اجتماعی و مزایای مادی همه وهم و خیال است و در نزد خداوند ارزش و اعتباری ندارد، چون سعادت حقیقی انسان به حیات پاکیزه و ابدی او در نزد خداوند است و آن فقط در سایه تقوی و دوری از معصیت است و لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: « ای مردم خدای شما یکی است، پدر شما یکی است. هیچ برتری برای عرب و عجم نیست و نه عجم بر عرب و نه سیاه بر سفید و سفید بر سیاه و سرخ پوست به سیاه و سیاه بر سرخ پوست شرافتی ندارد، مگر به تقوی. شریف ترین شما نزد خداوند کسی است که تقوایش بیشتر باشد.» در تاریخ نمونه های زیادی به چشم میخورد که رسول خدا و ائمه اطهار به افرادی که از نظر ظاهر هیچ اعتباری نداشته اند، احتراماتی میگذاشته اند که حتی قابل مقایسه با احترامات دیگران نبوده است. مثلاً رسول خدا به بعضی از اشراف که ثروتمند و دارای قدرت و از قبیله های معروف و مشهور عرب بودند، دستور می فرمود تا دخترانشان را به ازدواج افرادی گمنام و فقیر در آورند. چون ملاک شرافت را فقط تقوی می دانستند؛ و یا برای بلال حبشی که یک مرد سیاه چهره بود و از اعتبارت دنیوی بهره ای نداشت، احترامی قائل بود که برای بعضی از بزرگان و رؤسای قبائل، قائل نبود.

 

 

تقوی در نهج البلاغه

    تقوا از رایج ترین کلمات نهج البلاغه است، در کمتر کتابی مانند نهج البلاغه بر عنصر تقوا تکیه شده و البته در نهج البلاغه نیز به کمتر معنی و مفهومی به اندازه تقوا عنایت شده است.    تقوا از رایج ترین کلمات نهج البلاغه است، در کمتر کتابی مانند نهج البلاغه بر عنصر تقوا تکیه شده و البته در نهج البلاغه نیز به کمتر معنی و مفهومی به اندازه تقوا عنایت شده است. بی تردید اصل پرهیز و اجتناب یکی از اصول زندگی سالم بشر است. در زندگی سالم، نفی و اثبات، سلب و ایجاب، ترک و فعل، اعراض و توجه توأم با یکدیگر هستند . با نفی و سلب است که می‏توان به اثبات و ایجاب رسید و با ترک و اعراض می‏توان به فعل و توجه تحقق بخشید. پرهیزهای سالم و مفید، هم جهت و هدف دارد و هم محدود است به حدود معین. پس یک روش عملی کورکورانه که نه جهت و هدفی دارد و نه محدود به حدی است، قابل دفاع و تقدیس نیست. مفهوم تقوا در نهج البلاغه مرادف با مفهوم پرهیز حتی به مفهوم منطقی آن نیست. تقوا در نهج البلاغه نیرویی است روحانی که بر اثر تمرینهای زیاد پدید می‏آید و پرهیزهای معقول و منطقی از یک طرف سبب و مقدمه پدید آمدن این حالت روحانی است و از طرف دیگر معلول و نتیجه آن است و از لوازم آن به شمار می‏رود. نهج البلاغه تقوا را به عنوان یک نیروی معنوی و روحی که بر اثر ممارست و تمرین پدید می‏آید و به نوبه خود آثار و لوازم و نتایجی دارد و از آن جمله پرهیز از گناه را سهل و آسان می‏نماید، طرح و عنوان کرده است . " الا و ان الخطایا خیل شمس حمل علیها اهلها و خلعت لجمها فتقحمت بهم فی النار. الا و ان التقوی مطایا ذلل حمل علیها اهلها و اعطوا ازمتها فاوردتهم الجنهٔ . همانا خطاها و گناهان و زمام را در اختیار هوای نفس‏ قرار دادن، مانند اسبهای سرکش و چموشی است که لجام از سر آنها بیرون آورده شده و اختیار از کف سوار بیرون رفته باشد و عاقبت اسبها سوارهای خود را در آتش افکنند. و مثل تقوا مثل مرکبهای رهوار و مطیع و رام است که مهارشان در دست سوار است و آن مرکبها با آرامش سوارهای خود را به سوی بهشت می‏برند."

در این خطبه تقوا به عنوان یک حالت روحی و معنوی که اثرش ضبط و مالکیت نفس است ذکر شده است. این خطبه می‏گوید لازمه بی‏تقوایی و مطیع هوای نفس بودن، ضعف و زبونی و بی‏شخصیت بودن در برابر محرکات شهوانی و هواهای نفسانی است. انسان در آن حالت مانند سوار زبونی است که از خود اراده و اختیاری ندارد و این مرکب است که به هر جا که دلخواهش هست می‏رود .لازمه تقوا قدرت اراده و شخصیت معنوی داشتن و مالک حوزه وجود خود بودن است،در نهج البلاغه بر این معنی تأکید شده که تقوا حفاظ و پناهگاه است نه زنجیر و زندان و محدودیت. بسیارند کسانی که میان مصونیت و محدودیت فرق نمی‏نهند و با نام آزادی و رهایی از قید و بند، به خرابی حصار تقوا فتوا می‏دهند." ان تقوی الله حمت اولیاء الله محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتی اسهرت لیالیهم و اظمأت هواجرهم . تقوای الهی اولیای خدا را در حمایت خود قرار داده، آنان را از تجاوز به حریم منهیات الهی باز داشته است و ترس از خدا را ملازم دلهای آنان قرار داده است، تا آنجا که شبهایشان را بی خواب (به سبب عبادت) و روزهایشان را بی آب (به سبب روزه)گردانیده است. "در اینجا حضرت علی (ع) تصریح می‏کند تقوا چیزی است که پرهیز از محرمات الهی و همچنین ترس از خدا، از لوازم و آثار آن است. پس در این منطق تقوا نه عین پرهیز است و نه عین ترس از خدا، بلکه نیرویی است روحی و مقدس که این امور را به دنبال خود دارد. " فان التقوی فی الیوم الحرز و الجنهٔ و فی غد الطریق الی الجنهٔ . همانا تقوا در امروز دنیا برای انسان به منزله یک حصار و به منزله یک سپر است و در فردای آخرت راه به سوی بهشت است." در همه اینها توجه امام معطوف است به جنبه روانی و معنوی تقوا و آثاری که بر روح می‏گذارد، به طوری که احساس میل به پاکی و نیکوکاری و احساس تنفر از گناه و پلیدی در فرد به وجود می‏آورد.

تقوا مصونیت است نه محدودیت

از نظر نهج البلاغه تقوا نیرویی است روحی، نیرویی مقدس و متعالی که منشأ کشش ها و گریزهایی است، کشش به سوی ارزش های معنوی و فوق حیوانی و گریز از پستی ها و آلودگی های مادی. از نظر نهج البلاغه تقوا حالتی است که به روح انسان شخصیت و قدرت می‏دهد و آدمی را مسلط به خویشتن و مالک "خود" می کند .

تقوا مصونیت است

در نهج البلاغه بر این معنی تأکید شده که تقوا حفاظ و پناهگاه است نه زنجیر و زندان و محدودیت. بسیارند کسانی که میان مصونیت و محدودیت فرق نمی‏نهند و با نام آزادی و رهایی از قید و بند،به خرابی حصار تقوا فتوا می‏دهند.

" فان تقوی الله مفتاح سداد و ذخیرهٔ معاد و عتق من کل ملکهٔ و نجاهٔ من کل هلکهٔ. همانا تقوا کلید درستی و توشه قیامت و آزادی از هر بندگی و نجات از هر تباهی است."

به انسان آزادی معنوی می‏دهد، یعنی او را از اسارت و بندگی هوا و هوس آزاد می‏کند، رشته آز و طمع و حسد و شهوت و خشم را از گردنش بر می‏دارد و به این ترتیب ریشه رقیتها و بردگیهای اجتماعی را از بین می‏برد. مردمی که بنده و برده پول و مقام و راحت طلبی نباشند، هرگز زیر بار اسارتها و رقیتهای اجتماعی نمی‏روند.  

  

 نقش تقوی در کنترل و مهار غرایز

آفرینش انسان به گونه ای است که بتواند مقام خلافت الهی را به عهده گیرد (بقره آیه30) و توانایی آن را داشته باشد تا هم درک درستی از همه آفریده های والا و پست داشته باشد و به ربوبیت طولی و پروردگار عرضی هر آفریده ای را به کمال لایق ایشان برساند. این جز دارای همه اسمای وجودی الهی ممکن نمی شود. از این رو همه اسمای وجودی را نخست در حوزه معرفتی و شناختی به انسان به کرامت و عنایت داده شد

هبوط انسان به زمین، او را در شرایطی قرار داد که توازن قوا در وجود او به نفع غرایز بشری بهم خورد.بنابراین، خداوند متعال بوسیله وحی و ارسال پیامبران سعی کرده است که نیروی عقل و قوای مثبت انسانی را بر غرایز او تفوق بخشیده و انسان را آماده ورود به بهشت و سعادت ابدی نماید.در مقاله حاضر نویسنده سعی کرده است نگاهی اجمالی به قوای متعدد انسان و راه رهایی او به سوی سعادت بپردازند. مطلب را باهم ازنظر می گذرانیم:

 

پیچیدگی خلقت انسان

انسان در بینش و نگرش قرآنی، شگفت انگیزترین آفریده خداوند است. ظرفیت وجودی انسان که از پست ترین عناصر وجود (گل و منی) و برترین آن (روح) آفریده شده، (مؤمنون آیه12 و حجر آیه29) به گونه ای است که می تواند در عالی ترین مقام وجودی ممکن برای ممکنات یعنی قاب قوسین او ادنی (به اندازه فاصله دو سوی یک کمان یا نزدیک تر ازنظر وجود شناختی به خداوند نزدیک شود) بنشیند و یا در پست ترین مقامات وجودی یعنی کالانعام بل هم اضل (همانند چارپایان و گمراه تر و پست تر از ایشان شود؛ اعراف آیه179) قرار گیرد.آفرینش انسان به گونه ای است که بتواند مقام خلافت الهی را به عهده گیرد (بقره آیه30) و توانایی آن را داشته باشد تا هم درک درستی از همه آفریده های والا و پست داشته باشد و به ربوبیت طولی و پروردگار عرضی هر آفریده ای را به کمال لایق ایشان برساند. این جز دارای همه اسمای وجودی الهی ممکن نمی شود. از این رو همه اسمای وجودی را نخست در حوزه معرفتی و شناختی به انسان به کرامت و عنایت داده شد تا به کدح و تلاش سخت و توکل و عنایت الهی ازنظر وجودی آن تحقق و فعلیت بخشد و بتواند از قرارگاه زمین بر همه کائنات خلافت و ولایت کند. البته در بینش و نگرش قرآن، خلافت انسانی دو بعد دارد، بعدی که از آن همه بشر و انسان است و آن ظرفیت معرفتی و شناختی و استعداد ذاتی اولی است که از این لحاظ خداوند می فرماید: لقد کرمنا بنی آدم (اسراء آیه70) ما فرزندان آدم را تکریم کرده و برایشان بزرگواری کرده و کرامت بخشیدیم؛ بعد دیگر آن که خلافت ولایتی است تنها از آن انسان های کامل است و فقط کسانی به این مقام دست می یابند که همه اسمای معرفتی را به فعلیت برسانند.از سویی خداوند، انسان را در همه چیز از اعضا و جوارح گوناگون و رنگ ها و اندازه های متفاوت متعادل و متناسب آفریده است: الذی خلقک فسویک فعدلک فی ای صوره ما شاء رکبک (انفطار، آیه7و 8) و آفرینش او به عنوان نیکوترین ساختارساز در جهان آفرینش مطرح می شود: لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم (تین، 4) زیباترین ساختار می تواند در شکل ظاهر و اعضا و یا عقل و تمیز و یا سیرت باطن و صورت ظاهر باشد. به هرحال بهترین ساختار می تواند به جهت نحوه آفرینش و همه شئون و جهات وجودی انسان باشد که بدان شایستگی عروج به فراترین مرتبه را دارا شده است. از این رو خداوند خود را به عنوان بهترین آفریننده ستایش می کند و می فرماید: فتبارک الله احسن الخالقین (مؤمنون آیه14)

طبیعت های انسان

بنابراین در بینش و نگرش قرآنی و در آموزه های وحیانی انسان برخوردار از دو طبیعت و عنصر متفاوت است که از آن به جان و تن و یا فطرت و غریزه تعبیر می کنند. این عناصر دوگانه و متضاد متأثر از الهامات تقوایی و فجوری در وجود انسانی فعالیت می کنند و هر یک می کوشد تا قوای خود را بر انسان چیره کند و زمام امور دیگر قوای موجود در انسان را در دست گیرد.

اما پرسش اساسی این است که آیا در بینش قرآنی هم مطلب آن چه گفته شد می باشد؟ یا این که به طور طبیعی چیرگی از آن قوای طبیعی و غریزی است؛ زیرا با هبوط انسان به زمین باتوجه به مقتضیات و شرایط زیستی، قوای غریزی تقویت شده و به نوعی چیرگی دست یافته اند، از این روست که تلاش دو چندانی نیاز است تا قوای غریزی مهار و در راستای تکاملی بشر به کار گرفته شود؟ به نظر می رسد که با هبوط انسان و شرایط زیستی در زمین و غلبه و چیرگی قوای غریزی، انسان در نوعی گرایش طبیعی به سوی فجور قرار گرفته است و برای رهایی آن نمی تواند تنها به عقل و قوای فطری و روحی خود تکیه کند، بنابراین نیاز است تا از سوی امر دیگری مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد. امری که در پس هبوط انسان به عنوان عنصر هدایت الهی از آن یاد شده است و ما به عنوان آموزه های وحیانی با آن آشنا هستیم (بقره آیه38)

برای دست یابی به واقعیت طبیعت بشری و نقش آموزه های وحیانی در مسیر تکاملی بشر باید در این جا به گزاره های خبری و معرفت شناختی قرآن درباره انسان و وضعیت او در خلقت و آفرینش مراجعه کرد. بنابراین مسئله در این بخش از نوشتار شناخت طبیعت بشری و وضعیت او بر پایه داده های وحیانی است.

انسان در طبیعت دنیا

چنان که دیدیم قرآن کریم با آن که برای انسان مقاماتی را بیان می کند که بیانگر جایگاه و ارزش انسان در ساختار هستی است و از کرامت (اسراء آیه70)، خلافت (بقره آیه33)، امانت داری (احزاب آیه72) نیک سرشتی و فطرت پاک (روم آیه30)، قابلیت تکلیف برداری و حس مسئولیت (بقره آیه38 و نیز 35و 256)، قابلیت تعلیم و تربیت (نحل آیه 78 و نساء آیه113 و بقره آیه129 و الرحمن آیه2و 4)، قابلیت تزکیه و پرورش (بقره آیه151 و 129و جمعه آیه2) برخوردار می باشد، با این همه از اوصافی برخوردار است که قرآن از آن به طبیعت بشری یاد می کند.

این خصلت ها و صفات که به لفظ خلق از آن یاد می شود، بیانگر آن است که انسان در طبیعت خود به گونه ای است که این صفات غریزی و طبیعی بر او چیره است و طبیعت زمینی نیز وی را یاری می کند تا این بخش تقویت و نیرومند شود.اوصاف و خصلت های ناپسند دنیایی که بر او حاکم می شود و چه بسا موجبات سقوط خویش را فراهم می سازد. این صفات که قرآن به آن اشاره می کند عبارتند از:

1- ضعف و سستی: انسان موجودی ضعیف و ناتوان است. این سستی و ناتوانی به اصل خلقت و آفرینش انسانی باز می گردد؛ زیرا قوای شهوانی و غرایز طبیعی بشر که در انسان وجود دارد همواره وی را به سوی خواسته های خود هدایت می کند (المیزان، ج4 ص288و مجمع البیان ج3 ص58) و غریزه زمام امور بشر را در دست می گیرد

 و حتی بر عقل و هوش او چیره شده و بر آن ها حکومت می کند. این ناتوانی انسان در برابر غرایز است که وی را از گرایش به سوی فطرت باز می دارد و نمی گذارد تا به خواسته های فطرت پاسخ دهد و با عقل همراهی کند. از این روست که قرآن به این ویژگی طبیعی بشر اشاره کرده و می فرماید: خلق الانسان ضعیفا (نساء آیه28)

2- زیان و خسران: قرآن همه انسان ها را در زیان می بیند و بیان می دارد که انسان به طور طبیعی به سوی زیان خود حرکت می کند؛ (عصر آیه2) زیرا اگر هدف از خلقت و آفرینش بشر، شناخت و بندگی خدا باشد (لیعبدون) به طور طبیعی انسان گرفتار و ضعیف النفس به سوی خواسته های دنیوی می رود و از بندگی و عبودیت دور می شود، از این رو گرفتار زیان و خسران می گردد و از هدف والا بازمی ماند.

در آیه یک همین سوره سخن از عصر به میان آمده است که به نظر می رسد اشاره به دوره ای باشد که انسان در طبیعت و دنیا زندگی می کند و بخش کوچکی از زندگی بشر در هستی به شمار می آید. در این دوره که از آن عصر یاد شده است، انسان به جهت زیست طبیعی به سوی خواسته ها و امیال طبیعی گرایش می یابد و از هدف اصلی خلقت و آفرینش خود که بندگی و تکامل و لقای الهی است باز می ماند. طبرسی در مجمع البیان خسران آدمیان را از آن جهت دانسته است که هر روزی که از وی به غفلت می گذرد از عمر وی کاسته می شود

 و انسان گمان می کند که بر عمر او افزوده شده است و از گناه نمی گذرد ولی انجام اطاعت را به فردا می افکند و این گونه است که گرفتار خسران و زیان می شود و عمر شریف خود را به پوچی تباه می سازد. (مجمع البیان ج3 ص58 و نیز ج10 ص815)

3- فراموشی و غفلت؛ خداوند انسان را به فراموشی نسبت می دهد و طبیعت را با غفلت و نسیان پیوند می زند. این خصلت موجب می شود تا غافل از هدف آفرینش خود گردد و حتی از نعمت هایی که به وی می بخشد، غافل شده و از خدا سپاسگزار نباشد.

خداوند درباره این خصلت انسانی می فرماید: اذا خوله نعمه منه نسی ماکان یدعوا الیه من قبل و جعل الله انداد (زمر آیه 8) پس از آن که به وی نعمت بخشیدیم گویی در آن گرفتاری و پریشان حالی ما را هرگز نخوانده بود و برای خدا شریک قرار می دهد.

4- تردید و دودلی؛ انسان درباره حقایق واکنش تردیدآمیزی از خود بروز می دهد و به جای آن که حقایق ثابت و آشکار را بپذیرد با ایجاد تردید و دودلی می کوشد تا آن را بپوشاند و کتمان کند و به سوی خواسته های نفسانی و اجابت آن روی آورد. این گونه است که انسان طبیعت خود را به گونه ای می پروراندکه از فطرت دور گردد.(مریم آیه 66 و 67)

5- یاس و نومیدی از خدا، کفران نعمت، ظلم و ناسپاسی از دیگر ویژگی و خصلت های طبیعت بشری است که قرآن بدان اشاره می کند درباره ناسپاسی انسان می فرماید:

و کان الانسان کفورا (اسراء آیه 67) و نیز: ان الانسان لکفور (حج آیه 66) و درباره نومیدی از رحمت خدا می فرماید:

لایسئم الانسان من دعاء الخیر... فیئوس قنوط (فصلت آیه 49) این گونه خصلت ها و نیز صفت کفران نعمت وی را به سوی ظلم و ناسپاسی سوق می دهد و خداوند بدین سبب وی را به عنوان ظلوم و جهول نامیده و به این ویژگی وی اشاره می کند تا با هدایت الهی آن را مهار و کنترل کند. (هود آیه 9و ابراهیم آیه 34 و احزاب آیه 72)

6- فخر فروشی (هود آیات 10 و 11) بی تابی و شتاب ناروا (انبیاء آیه 37 و اسراء آیه 11) حرص و آز (معارج آیه 19) ناله و فریاد (همان 20) بخل و منع خیر از دیگری (همان 21 و اسراء آیه 110)، غرور (انفطار آیه 6) طغیان (قیامت آیه 5 علق آیه 6 و 8)، جدال و جدل (کهف آیه 54) از دیگر خصلت و خصوصیات طبیعت گرای انسان است که وی را از فطرت دور می سازد و نمی گذارد تا بعد فطری و روحانی انسان نیز پرورش یابد.

7- اختلاف و منفعت جویی: استاد مطهری با استفاده از آیات قرآنی بیان می دارد که طبیعت انسان، اختلاف و اختلاف خواهی و منفعت جویی است.

وی درباره ریشه یابی اختلاف میان بشر بر این باور است که ریشه اختلاف را می بایست در مسئله منفعت جویی بشر دانست. به نظر می رسد استاد در این جا نیم نگاهی به دیدگاه استادش علامه طباطبایی(ره) درباره ریشه اختلافات بشری دارد؛ زیرا علامه طباطبایی(ره) با عنایت به آیه 32 سوره زخرف بر این باور است که انسان به جهت غریزه استخدام گری که در ذات وی نهاده شده، موجودی استخدام گر و تسخیرگر می باشد و می کوشد تا به هر وسیله ای دیگری را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره مند شود؛ از این رو روحیه استخدام گری وی را وا می دارد تا به تشکیل اجتماع اقدام کند تا از منافع بیشتری از این طریق بهره مند شود.به نظر استاد مطهری، اختلاف عنصر اصلی زندگی بشر را تشکیل می دهد و انسان به طور طبیعی و غریزی موجودی است که با دیگری (هرکس که باشد) اختلاف دارد. مراد ایشان اختلاف در شکل ظاهری و روحیات و مانند آن نیست، بلکه منظور و مقصود ایشان اختلاف در رفتار و کنش و واکنش های فردی است . وی اختلاف را به عنوان اصل در زندگی بشر شناسایی می کند و از این اصل به عنوان عامل یاد می کند. مراد وی از عاملیت در این جا، همان اصالت و عنصر اصلی بودن است. به این معنا که اختلاف میان دو فرد اصالت دارد و امری عارضی نیست تا بتوان به آسانی آن را از میان برداشت و یا مهار و کنترل کرد و یا به شکلی از اشکال آن را تغییر داد. به سخنی دیگر، اختلاف در میان افراد بشری، امری طبیعی و مولفه اصلی است و از اصالت برخوردار می باشد. اگر بخواهیم برای آن همانند بجوییم می توانیم از بخل و حرص بشر سخن بگوییم که آن نیز در تحلیل قرآنی از انسان و بشر به عنوان امر اصیل شمرده شده است و خداوند در قرآن انسان را موجودی دانسته است که این گونه آفریده شده است؛ از این روست که از این خصوصیات به خلقت و آفرینش تعبیر می کند تا اصالت و فطری و یا غریزی بودن موضوع را بنمایاند، چنان که درباره حرص و آز انسانی می فرماید:

ان الانسان خلق هلوعا؛ اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا؛ انسان این گونه آفریده شده که حریص و آزمند باشد، از این روست که هرگاه شر و بدی با او تماس بگیرد ناله می کند و هرگاه خیری به او برسد، از دیگری باز می دارد و برای خود می خواهد. (معارج آیه 19)وی درتبیین این مساله بر این باور است که ریشه این اختلاف را باید در طبیعت بشر جست؛ زیرا منفعت خواهی انسان موجب می شود تا هر کس دنبال منافع خود حرکت کند و دیگری را به استخدام و تسخیر خود درآورد؛ از آن جایی که منافع افراد با هم تضاد دارد و هر کس می کوشد تا به منافع بیشتر و آسان تر دست یابد، اختلاف و درگیری و تضاد میان افراد افزایش می یابد.

نقش آموزه های وحیانی در تعدیل و مهار طبیعت بشر

اکنون که دانسته شد انسان به طور طبیعی در طبیعت زمین گرایش به سوی شر دارد و فجور در او به جهت قوای طبیعی و غریزی و شرایط زیستی تقویت می شود، این پرسش مطرح می شود که چرا راهکاری برای دست یابی به خوبی و اهداف خلقت بشر می توان جست؟ در دیدگاه و تحلیل قرآنی چگونه می توان این غرایز را تعدیل و یا مهار کرد؟در آیه 38 سوره بقره که درباره مساله وضعیت بشر پس از هبوط از بهشت عدن بیان شده است، خداوند می فرماید: قلنا اهبطوا منها جمیعاً فاما یاتینکم منی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون؛ پس از بهشت هبوط کرده و فرود آیید پس اگر از جانب من راهنمایی برایتان آمد، بر آن ها که از راهنمایی من پیروی کنند بیمی نخواهد بود و خود اندوهناک نمی شود.دراین آیه آموزه های وحیانی و هدایت الهی به عنوان تنها راه برای نجات بشر و رسیدن به سعادت که به عنوان عدم خوف و حزن بیان شده، مطرح است. .بنابر این آموزه های وحیانی به عنوان راهنما و دستور عمل کنترل ومهار و تعدیل طبیعت بشری و نیز هدایت او به سوی کمال و فطرت الهی نقش مهم واساسی بازی می کند. به این معنا که بدون آموزه های وحیانی و عمل به آن انسان درخسران و زیان قرار می گیرد و به جهت غلبه طبیعت و غریزه انسان از رسیدن به هدف باز می ماند. از این روست که قرآن تنها کسانی را موفق ودور از خسران و زیان می یابد که به آموزه های وحیانی ایمان آورده و بدان عمل کنند (عصر آیه 3و 4)اگر در انسان فجور و تقوای الهامی به هم آمیخته است، تنها زمانی می تواند فجور یعنی قوای غریزی و طبیعت شهوانی بشر که به جهت بودن در طبیعت تقویت شده را کنترل، مهار وتعدیل کند که با استفاده از آموزه های وحیانی قوای تقوایی (نگه دارنده) را تقویت کند.آموزه های وحیانی در تحلیل قرآنی به هدف ایجاد تعدیل و مهار قوای شهوانی و غرایز بشری فرو فرستاده شده است از این رو برای مهار و تعدیل هر یک از قوای شهوانی و غریزی، آموزه ای از سوی خداوند هدایتگر فرو فرستاده شده است که به شکل ایمان و عمل صالح خودنمایی می کند.انسان اگر بخواهد خود را درمسیر کاملی قرار دهد می بایست از قوای غریزی و شهوانی خود در مسیر کامل بهره مند گردد، و برای مهار و تعدیل آن نیازمند راهنمایی خداوندی است که خالق و آفریننده و پروردگار اوست.استاد مرتضی مطهری در تبیین نقش آموزه های وحیانی با اشاره به مساله ذاتی و طبیعی اختلاف درمیان انسان ها و منعفت جویی، به عوامل بیرونی توجه می دهد که این امور ذاتی و طبیعی را مهار و تعدیل می کند و آن را درراستای کاملی و تکاملی بشر قرارمی دهد. به نظر وی عامل بیرونی می بایست آن چنان نیرومند و قوی باشد تا بتواند عامل طبیعی و درونی را مهار و هدایت کند. این عامل بیرونی،به کمک عامل درونی دیگری می رود که عقل و فطرت نامیده می شود.

دراین هنگام است که عامل بیرونی به یاری و کمک عقل می تواند طبیعت ذاتی و غریزی انسان را مهار کند وآن را به عاملی سازنده و مفید تبدیل سازد. عامل بیرونی ای که وی برپایه آموزه های قرآنی شناسایی می کند، عامل ایمان است که بر پایه آموزه های وحیانی شکل می گیرد. از این روست که وی اتحاد و اجتماع و همدلی انسانی را به عنوان یک کنش مثبت و مفید زمانی محقق می یابد که انسان از اختلاف و منفعت شخصی دست بکشد و به سوی اتحاد و منفعت جمعی روی آورد. این کاری است که تنها مومنان به صورت واقعی آن می توانند ایجاد کنند و در صورت دیگری اجتماعی و اتحادی تنها مقطعی و ناپایدار است و به زودی پس از کسب منفعت جمعی فرو می پاشد. هدایت الهی است که موجبات همدلی وهمروحی واقعی و اتحاد وانسجام را فراهم می آورد از این روست که قرآن از آن به نعمت یاد کرده است. نعمتی که همانند نعمت هدایت الهی در بستر و قالب آموزه های وحیانی تجلی یافته و خود را نشان می دهد.

تقوا عامل کنترل و مهار غرایز

اگر به واژگانی چون تقوا توجه شود، به خوبی می توان دریافت که این واژه به معنای کنترل و مهار غرایز و طبیعت بشر است. از این رو برخی تقوا را مهار و کنترل معنا کرده اند. استاد دانشمند مرحوم آیت الله بدلا در نشست خصوصی درباره تقوا این مطلب را تاکید کرده است. به نظر وی تقوا چیزی همانند دستگاه کنترل کننده است. اگر به آموزه های قرآنی برای شناخت مفهوم تقوا دقت و تامل شود می توان دریافت که همه گزاره های شناختی و ایمانی و نیز همه آموزه های دستوری قرآن در گستره مصداقی تقوا قرار می گیرند؛ از این رو در همین آغازین سوره بقره درباره این که متقین چه کسانی هستند بیان می دارد که متقین ایمان به غیب دارند و به همه آموزه های وحیانی باور داشته و پای بند به دستورهای وحیانی ازآدم(ع) تا خاتم (ص) می باشند و این که نماز می خوانند و زکات می دهند و به کمک مردم می روند و انفاق مالی می کنند و این که همه رفتار و کردار خود را با توجه به جهت گیری آخرت و رستاخیز انجام می دهند. در سوره مومنون و بسیاری دیگر از آیات قرآنی همین مفهوم با ذکر مصادیق جزیی و یا کلی بیان می شود.

در سوره معارج به عنوان نمونه وقتی سخن از خصلت های ذاتی بشر در مانع شدن بهره مندی دیگران به خیر و برکت الهی و یا حرص و آز بشر و یا جزع و فزع وی در هنگام گرفتاری ها و مصیبت ها به میان می آید با یک استثنا در پی این ویژگی های بشر به خوبی نشان می دهد که تقوا چه نقش مهم و تاثیرگذاری در هدایت و مهار و تعدیل خصلت های ذاتی و یا ذاتی نما (ذاتیات) دارد. از این رو می فرماید: الا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون و الذین فی اموالهم حق للسائل و المحروم؛ جز نمازگزاران دایمی و کسانی که حق برای سائل و محروم در میان اموالشان هست و به رستاخیز ایمان دارند، از این خصلت ها رهایی یافته اند. (معارج آیات 19 تا 26) در این آیات به خوبی نقش و کارکرد آموزه های قرآنی جهت تعدیل ومهار خصلت های ذاتی و ذاتیات انسانی بیان شده است. از این رو می توان گفت که نقش آن ها در راستای هدایت بشر به سوی کمال و رهایی از خصلت زشت و ناپسند انسانی است که بدون تقوا الهی و عمل به آموزه های وحیانی امکان پذیر نیست. برای رهایی از هر یک از خصلت ها و ویژگی ها ناپسند و یا تعدیل قوای فجور و شهوانی و مهار آ ن هاست که آموزه های وحیانی از سوی خداوند نازل شده است تا انسان با عمل به این آموزه ها خود را به سوی کمال برساند.

أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم‌

 

بِـسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَـنِ الـرَّحیـم‌

 

الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ والصَّلَوةُ والسَّلامُ عَلَی‌ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ و ءَالِهِ الطّاهِرینَ

 

و لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدآئِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ الانَ إلَی‌ قیامِ یَوْمِ الدّینِ

 

و لا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم‌

 

قال‌ اللهُ الحکیمُ فی‌ کِتابِه‌ الکَریم‌:

وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی‌ الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّی‌'إِذَا جَآءُ و‌ها وَ فُتِحَتْ أَبْوَ'بُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَـٰمٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَـٰلِدِینَ * وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی‌ صَدَقَنَا وَعْدَهُ و وَ أَوْرَثَنَا الارْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَآءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَـٰمِلِینَ* وَ تَرَی‌ الْمَلَـٰئِکَةَ حَآفِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِیَ بَیْنَهُم‌ بِالْحَقِّ وَ قِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَـٰلَمِینَ.[56]

«و مردم‌ پرهیزکار و با تقوا را که‌ در مصونیّت‌ خدا درآمده‌اند، دسته‌ دسته‌ بسوی‌ بهشت‌ برند، تا هنگامیکه‌ بدانجا رسند و درهای‌ بهشت‌ را به‌ رویشان‌ بگشایند، و پاسداران‌ و نگهبانان‌ بهشتی‌ به‌ آنها

 

سلام‌ کنند بدینگونه‌ که‌ سلام‌ باد بر شما! پاک‌ و پاکیزه‌ و طیّب‌ هستید! اینک‌ در بهشت‌ وارد شوید و بطور جاودان‌ زیست‌ کنید.مؤمنان‌ با تقوا گویند: سپاس‌ و ستایش‌ از آنِ خداوند است‌، که‌ وعدۀ خود را با ما بر اساس‌ صدق‌ و راستی‌ استوار ساخت‌، و ما را وارثِ زمین‌ گردانید، تا هر کجای‌ از بهشت‌ را که‌ بخواهیم‌ منزل‌ بگیریم‌؛ پس‌ چقدر مزد و پاداش‌ عاملین‌ به‌ أمر خدا خوب‌ و عالی‌ است‌.

 

و ای‌ پیغمبر! در آن‌ روز مشاهده‌ میکنی‌ که‌ فرشتگان‌ خدا، گرداگرد عرش‌ خدا اجتماع‌ کرده‌، و با حمد پروردگارشان‌ او را تسبیح‌ و تقدیس‌ می‌کنند؛ و در میان‌ آنان‌ به‌ حقّ حکم‌ می‌شود. و همه‌ زبان‌ به‌ حمد می‌گشایند و میگویند: حمد و ستایش‌ اختصاص‌ به‌ خداوند دارد، که‌ او پروردگار عالمیان‌ است‌.»

 

خطبۀ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در آثار تقوی‌'

أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در نتیجه‌ و أثر تقوا می‌فرماید:

وَاعْلَمُوا أَنـَّهُ مَنْ یَتَّقِ اللَهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا مِنَ الْفِتَنِ وَ نُورًا مِنَ الظُّلَمِ، وَ یُخَلِّدُهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ، وَ یُنَزِّلُهُ مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ عِنْدَهُ؛ فِی‌ دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ، ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ، وَ زُوَّارُهَا مَلَآئِکَتُهُ، وَ رُفَقَآؤُهَا رُسُلُهُ.

و خطبه‌ را ادامه‌ میدهد تا آنکه‌ می‌فرماید:

فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِکُمْ تَکُونُوا مَعَ جِیرَانِ اللَهِ فِی‌ دَارِهِ؛ رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ، وَ أَزَارَهُمْ مَلَآئِکَتَهُ، وَ أَکْرَمَ أَسْمَاعَهُمْ أَنْ تَسْمَعَ حَسِیسَ نَارٍ أَبَدًا، وَ صَانَ أَجْسَادَهُمْ أَنْ تَلْقَی‌ لُغُوبًا وَ نَصَبًا؛ ذَ'لِکَ فَضْلُ اللَهِ

 

نتیجه گیری

یُؤْتِیهِ مَن‌ یَشَآءُ وَاللَهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ. [57]

«و ای‌ بندگان‌ خدا! بدانید که‌ هر کس‌ تقوای‌ خدا را پیشه‌ سازد، خداوند برای‌ او راه‌ خلاصی‌ و رهائی‌ از فتنه‌ها قرار میدهد، و نوری‌ را برای‌ روشنگری‌ از تاریکی‌ها و ظلمت‌ها. و او را در آنچه‌ نفس‌ او بدان‌ مائل‌ است‌ و اشتها دارد مخلَّد و جاودان‌ میکند، و او را در نزد خودش‌ در منزلگاه‌ کرامت‌ و تکریم‌ منزل‌ میدهد؛ در خانه‌ای‌ که‌ خداوند برای‌ خودش‌ تهیّه‌ کرده‌ است‌ که‌ سایۀ آن‌ خانه‌ عرش‌ اوست‌، و نور آن‌ خانه‌ بهجت‌ اوست‌، و واردین‌ و زائرین‌ آن‌ خانه‌ فرشتگان‌ او هستند، و مصاحبان‌ و رفیقان‌ آن‌ خانه‌ پیامبران‌ و فرستادگان‌ او می‌باشند...

 

بنابراین‌ با انجام‌ دادن‌ أعمال‌ صالحه‌ سبقت‌ بگیرید و مبادرت‌ کنید تا با همسایگان‌ خدا در خانۀ خدا باشید؛ همانها که‌ خداوند پیامبران‌ و رسولانش‌ را رفیق‌ آنها قرار داده‌، و فرشتگانش‌ را زائر و ملاقات‌ کنندۀ آنان‌ نموده‌، و گوش‌های‌ آنها را رفیع‌تر و منیع‌تر قرارداده‌ از آنکه‌ حتّی‌ لحظه‌ای‌ صدای‌ ضعیف‌ و خفیّ آتشی‌ را بشنوند، و بدن‌های‌ آنها را در حفظ‌ و مصونیّت‌ قرار داده‌ از آنکه‌ سختی‌ و تعب‌ را حس‌ کنند؛ و این‌ فضل‌ و رحمت‌ خداست‌ که‌ به‌ هر که‌ بخواهد میدهد، و خداوند دارای‌ فضل‌ عظیمی‌ است‌.»

للّه‌ الحمد و له‌ المنّة‌ که‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ ما را موفّق‌ گردانید تا بحث‌ در مسائل‌ معاد را بدین‌ منزل‌ که‌ منزل‌ بهشت‌ است‌ برسانیم‌. این‌ بحث‌ بسیار نفیس‌ و دقیق‌ و لطیف‌ است‌، زیرا بحث‌ از منزلگاه‌ حقیقی‌ و مأمن‌ انسان‌ و ملجأ و موطن‌ اصلی‌ اوست‌. و لذا همانطور که‌ استاد ما حضرت‌ آیة‌ الله‌ علاّمۀ طباطبائی‌ مدّ ظلّه‌ العالی‌ فرموده‌اند، آنقدر در آیات‌ و روایات‌ آمده‌ است‌ که‌ قلم‌ از استقصاء و تحریر آن‌ خسته‌ می‌شود. و در قرآن‌ کریم‌ در وصف‌ بهشت‌ قریب‌ سیصد آیه‌ آمده‌ است‌ که‌ در تمام‌ سوره‌های‌ قرآن‌ مطّرد و شایع‌ است‌، مگر بیست‌ سوره‌ که‌ سورۀ ممتحنه‌ و منافقین‌ و هجده‌ سوره‌ از سوره‌های‌ کوچک‌ است‌. [58] ولیکن‌ ما إن‌شاءالله‌ به‌ حول‌ و قوّۀ او به‌ حسب‌ مقدّر، در پیرامون‌ آن‌ به‌ بحث‌ می‌پردازیم‌.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۷
محمد غفاریان

 

حجاب برتر زن

 

و درباره حجاب زن بهتون پیشنهاد می کنم تا حجابتون قوی بشه دختر خانوما عزیز این مطالب پر مفید از دست ندهید و آقا پسرا خوب میتونند بخونند تا به آبجیتون معرفی کنی 

·       اما من یه وصیت شهید می دونم اسمش نمی دونمش یادم رفته گفته ":خواهرم حجابت حفظ کن از ریختن خون شهید حرمتر است " حجاب زن چقدر ارزش  بالایی داره نباید خرج بدی اگه خرج بدی مثلا بذاری نامحرم ببینه حرومه

 

 

حدیثی شریف معراج

حضرت علی (ع) می فرماید:

روزی من و فاطمه (س) به محضر رسول خدا (ص) وارد شدیم و دیدیم رسول خدا (ص) به شدت گریه میکنند وعرض کردم :پدر ومادرم فدایت باد ای رسول خدا (ص) چه چیزی سبب گریه شما انداخته است؟

رسول خدا (ص) فرمودن: ای علی شبی که مرا به آسمان بردند زنی از امت خود را دیدم که در عذاب بسیار سختی به سر می برد . عذاب سخت آن ها و کارشان ندانسته ام .اینک برای سختی عذابشان به گریان هستم بعد فرمود :زنی را دیدم که از موهای خود آویزان است و از آتش جهنم مغز سرش می جوشید و زنی را دیدم که از زبان خود را آویزان بود وآب جهنم گلویش ریخته می شد و گروهی دیگر از پستان های خود به طرف جهنم آویزان شده بودند و برخی دیگر گوشت بدن او را می خوردند در حالی که آتش جهنم از زیر آن ها شعله ور بودند و برخی از آن ها پایشان به دست هایشان بسته بود ومار ها و عقرب ها جهنمی به آن ها احاطه کرده بودن و برخی از زنان کر و کور و لال بودند ودر داخل تابوتی از آتش اسیر بودند و آب مغز سرشان می جوشید و از بینی خارج می شد ودستان آن ها از جذام و پیسی قطع شده بودند و برخی را دیدم سرشان شبیه خوک و بدنشان همچون بدن الاغ بود و هزاران عذاب درگیر بودند و برخی صورت از سگ بودند و آتش از پشتشان داخل بدنشان می شد و از دهان خارج می گردید و ملائکه الهی گرز هایی آز آتش بر سر و بدنشان آن ها می کوبیدند.

آن گاه حضرت فاطمه (س) عرض کرد:ای محبوب من و ای نور چشم من ما را باخبر کن از عمل و گناه این زنان در دنیا که به عذاب های سخت گرفتار بودند؟

رسول خدا (ص) فرمودند:دخترم اما آن زنی که از موهایش آویزان بود از کسانی است که در دنیا موهای شرش را از مرد نامحرم نمی پوشانید و آن که از زبانش آویزان بود زنی است که در دنیا شوهرش را با زبانش می رنجانید و آن که از پستان هایش به طرف جهنم آویزان بود همسری است که به تقاضای شوهر خود برای همبستر شدن پاسخ مثبت نمی داد و آن که از پاهای خود آویزان بود کسی بوده بدون اجازه شوهرش از خانه خارج می شده است و و آن که از گوشت بدن او را می خورد کسی است که خود را برای نامحرمان زینت می کرده است وآن که از دست هایش به پایش بسته بود و ماراها و عقرب ها احاطه کرده بودن زنی است در وضو در لباس خود پاکی و نجس را مراعات نمی کرده و از حیض و جنابت غسل نمی کرده و نماز خود سبک می شمرده و اما کر و کور و لال آن زنی است که از زنا بچه به دنیا آورده و آن را به شوهر خود نسبت داده و آن که گوشت بدنش با قیچی بریده می شد زنی است که در دنیا با رفتار های مختلف به نامحرمان اظهاربه تمایل می نمود و خودرا به آن ها نشان می داد و آن که صورت و بدنش می سوخت و جگرش را به دهانش می جوید زنی است که در دنیا واسطه ی زنای دو نفر بوده است و آن که سر خوک و بدنش الاغ بود در دنیا سخن چین و دروغگو بوده است و آن که شکل سگ بودند و آتش پشتشان وارد بدنشان می شد و از دهانشان خارج می شد زنانی بودند آوازه خوان و ترانه خوان و حسود در دنیا بود .

ودر پایان رسول خدا (ص) فرمودند: وای بر آن زنی ه شوهرش را به غضب  در آورد و خوشا به حال آن زنی که شوهرش از او راضی باشد. 1

عیون الاخبار الرضا (ع) ج 1 و ص 13 ووسائل ج 20 ص 213 وج14 ص 156 بحار الوار ج8 ص 309 و ج 18 ص 315 و ج 100 ص 246

 

·        (راستی حتی بو کردن آنها عطریزده هم حرومه زنان نباید بیرون از خانه و کنار نامحرم عطر کند بخدا بده

 (این مطلب کامل از کتاب به نام گوهر وجود نوشته شده است من میدونم زن نباید مقابل نا محرم یه ذره گناه کند و شوخی کند یا حتی لمس کند و مواظب یک نگاه باشدو زیاد جورای دیگر مواظب باشد ((( دیدی یه کاری کرده بودن مثل  اینکه گناه کوچیکی انجام دادن در عذاب بسیار شدید بود ..ودیگه میدونم خدا به دختران زیباییش از مردان بیشتر کردن و دختران آن هدر میدهد و بد میکند و تن پروری می کند زیاد چیز دیگر اینها فاسقند و باید انتظار عذاب عظیم وشدت باشد ....

. خب دخترای عزیز حواست باشه موهایت یه حتی بالای پیشانی هم بپوشان یک تار هم باید پوشیده بشه مثل چادری ببین قرص صورت داره یه تار باید پوشیده شود  ودیگه چیزی بگم  از خودتان یاد بگیر مثل دیگران یاد نگیر مد بد کردن نمی دونم چی مد بد کشف کرده هم چیزایی دیگه من میدونم بیشتر دختران از دیگران یاد گرفتند اگه مخالفید باید خب حالا به چی بدرد می خوره چیزی بهتون نمیاد  برآینده خطر و برای جامعه هم خطره و نه نماز شما قبول است. بدرد نمیخوره حس کن چه میشه چی بشه می خوای ظاهرت خوش تیپ باشه اینطور نیست خوتون حفظ کنین بهتر میشه ...........الان برو داخل فکر .....

 

 چیزی حالیش نیست کسی بد حجاب باشه بدرد نمی خوره برای خودش و جامعه ضرر داره  اینطوری خوشگل نمیشه  ببین خداوند یک هدیه ای گرانبها از مرواید پرارزشتر به زنان داده اونم چی زیباییه زیبایش برای دختران از مردان چند برابر زیاد کرد اون دختران باید هدیه گرانبها و مرواریید پرارزش خدا پنهان کنه تا نور معنوی کم نشه چنانکه امام علی (ع) می فرماید:صیانت و نگهداری زن به حالتش مفید تر است و جمالش را پردوام تر است.

 اگه نگهداری نکنید کم کم بدی ها کشیده میشه حتی خطر ها نزدیک میکنه و اگر مثل چادر ها بپوشی تا کمتر آزارو اذیت چشم گرگ مردان ناپاکان مورد سوء باشد .مردان ناپاک همانند گرگ می باشد منتظر نگاه به شماست اگر اجازه بدید نگاه کنه مثل بدحجاب مورد طمع گرگ ها دام می افتید چون حفظ و امان نیست .نتیجه حفظ و آبرو او محفوظ نیست. اگر با حجاب باشی مثل چادرها چون اسلحه دار و حفظ است.گرگ از شما می گریزد,مثل اینکه قادرید گرگ ها نابود کنید.

 

 

 

امام خمینی عزیزمن اره امام خمینی نزدیک آخر عمرش گفته شد: به خانهما صدا بزنید و جمع شدن به آنها گفت : دیگه راه سخته گناه نکنید.

نمی دونم منظورامام چه بود من فکر میکنم حتما از حجاب بوده...

 

در پاسخ این مطلب معصومین (ع) فلفسه و اهمیت حجاب را بازگو کرده اند می تواند معیار خوبی برای ارزیابی و بالا بردن توان مبارزه با خواسته های نفسانی در برابر جلوگری و خونمایی باشد . یکی از میدان های جهاد جهاد اکبر است که در آن انسان سپاه عقل و فطرت را بر سپاه هوی و هوس چیره می سازد.

شکرانه جمال

از امیر المومنین فرمودند: زکات الجمال العفاف زکات زیبایی پاکدامنی است.

هر چیز زکاتی دارد مثلا خدا متعال اگر به کسی ثروتی عنایت می کند شکرانه آن دادن زکات است.زکات دو معنا دارد یکی هرس کردن و از حشو و زواید پاک کردن دیگری رویش و بالندگی . لذا در احادیث مثلا داریم (زکاه العلم نشره) زکات این است که انسان دانایی را از دیگران دریغ نکند و به آنان بیاموزند.

زکات زیبایی پاک کردن روح و وجود خویش از آلایش و زمینه سازی برای رشد و تعالی روح عفاف است. اذا زن زیبا در مقام زکات زیبایی و جمالش باید عفت پاکدامنی حیا و پوشیدگی را پیشه کند.

تمثیل غنچه

غنچه تا غنچه است در حجاب است هیچ کس هوس چیدن آن را نمی کند اما همین که حجاب کنار نهاده و باز شد آن را خواهند چید . وقتی که چیدند چند روزی که هم ممکن است در جای مناسب قرارش دهد اما دیری نمی پاید که پژمرده و پرپر می شود و آن را در سطل زباله می ریزند.

خواهران هم تا در حجاب اند و هم چون غنچه اند و هیچ کس دست طمع و تصرف به سمت ان ها دراز نمی کند .اما همین که حجاب کنار ببگذارد مورد طمع دیگران واقع خواهند شد.

 

سپر عفاف

حضرت علی (ع): عفاف و پاکدامنی نفس انسان را از لغزش ها حفظ می کند و همچنین روح او از پلیدی و آلودگی ها پاک می نماید.

 

 

حدیث حضرت محمد(ص) دارم گفته: اگر دیدی زنها موهایش مثل کوهان شتر درست کرده ایشان لعنت کنید و نمازش قبول نیست

همه باهم واجب است به بدحجابان لعنت کنیم....

 

فرازی از وصیت نامه شهید فریدون مقدوری:

خواهرم! فاطمه وار سختی ها را تحمل کن...

 

 

پوشش کامل عامل امنیت زنان

ای پیامبر به همسرانتان و دخترانتان بگو و زنان مومنین بگو روسری بلند خود بر خویش فرو افکند این کار که شناخته نشود و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.

در شان نزول این آیه آمده است زمانی که زنان مسلمانان برای نماز مغرب و عشا به مسجد می رفتند و هنگام بازگشت بعضی از جوانان هرزه و اوباش بر سرراه آنان می نشتند و با مزاح و سخنان ناروا آنان را آزار می دادند و مزاحم آنان می شدن آیه نازل شد و به آن ها دستور داد تا حجاب خود را بطور کامل رعایت کنند که خوبی شناخته شود و کسی بهانه ای برای مزاحمت پیدا نکند و اگر تاکنون خطا و کوتاهی ازآن سرزده توبه کنند.

هدف این است که زنان بی بند و بار در عین داشتن لباس قسمت هایی از بدنشان نمایان است و همین توجه افراد هرزه را خود جلب  می کند.

شما الان خوب رو می دونی زیاد اوباش و بدکارا مزاحم دختر ها دم بخت بد حجاب میشه حفظ نیست راحتی طمع گرگ ها می افته

ولی می دونی باحجابان چادران کسی بهش مزاحمش نمیشه

پیامبر (ص) فرمود:

در هر کار که بر شیطان سخت و دشوار باشد از راه زنان بی تقوا وارد توطئه شود جز آن که کار مشکل بر شیطان آسان می گردد.

رسول اکرام (ص) می فرماید :

ای حولاء زینت خود را برای غیر از همسرت آشکار مکن . ای حولاء بر زن جایز نیست که زیبایی و پاهای خود را برای

مردی به غیر از شوهرش آشکار کند,که اگر چنین کرد همیشه در نفرین و خشم و کینه الهی و فرشتگان خواهد بود و در قیامت برای او عذاب دردناک فراهم است.

حتی شما هم نه فقط حولاء

 

فرازی از دعای امام زمان (عج):

پروردگاراا به زنان امت من حیا و عفت ارزانی دار.

 

از سـوى دیـگـر نـیز تبلیغات سوء دشمنان را که مى گفتند: (اگر اسلام پیدا شد زن ها بـایـد تـوى خانه هاى خود بنشینند و قفلى بر در خانه هاى خود بزنند و بیرون نیایند) خـنـثـى کـرده ، انـدیشه ناب توحیدى را در این زمینه ارائه مى فرمود که : (این چه حرف غـلطـى اسـت کـه بـه اسـلام نسبت مى دهند. صدر اسلام زن ها توى لشکر هم بودند. توى میدان هاى جنگ هم مى رفتند).(379) براین اساس حضرت امام (ره) ، حضور زنان را در صحنه هاى گوناگون اجتماعى ، سیاسى ، فرهنگى و... امرى مجاز و حتى ضرورى مى دانست و از حقوق اسلامى آنان دفاع مى کرد.
اینک به نقل پاره اى از نظرات آن امام راحل (ره) در این زمینه مى پردازیم .
آزادى
مـفـهـوم (آزادى زن) در فـرهـنـگ غرب و به تبع آن رژیم پهلوى این بود که زن کرامت ، شـرافـت و حیثیت انسانى خود را از دست بدهد و به صورت یک شى ء و کالا درآید و ملعبه دسـت مـنـحرفان قرار گیرد، منظور آن ها از آزادى زن ، آزادى حیوانىِ وارداتى و استعمارى بـود کـه زن در رفـتـن بـه مـراکز فساد آزاد باشد، آزاد باشد که هر طور خواست خود را بَزَک کرده ، به خیابان ها بیاید و خود را در معرض چشمان ناپاک ظاهر سازد و جوانان را به تباهى بکشاند. چنان که امام راحل (ره) فرمود:
آن آزادى کـه آن هـا مى خواستند براى مملکت ما... آن آزادى است که هم جوان هاى پسر ما را و هـم جـوان هاى دختر ما را به تباهى مى کشد. آن آزادى را آن ها مى خواهند که من از این تعبیر مى کنم به آزادى وارداتى ـ آزادى استعمارى ؛ یعنى یک آزادى که در ممالکى که مى خواهند وابسته به غیر باشند، این آزادى ها را سوغات مى آورند.)

 

 

 

ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود

من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !

من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !

من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ، اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم و برای دفاع توان داشته باشم، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند !

من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !

من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !

من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !

من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!

نه ! این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ ... ما خون دلها خورده ایم !

برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و ...

وبلاگ حدیث عاشقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۱

نماز

در این صفحه نماز و بسیاری از مقالات وارد کرده ایم از جمله عبارتند...

آیات  قرآن و راهکار جبران گناه و نمازو خواص بی شماری و نمازجماعت  و... 

**********************************

 ولَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِیمٌ ﴿ 20سوره النور)

و اگر فضل و رحمت‏خدا بر شما نبود و اینکه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختى در انتظارتان بود و براى آنها عذابى سخت‏خواهد بود]

دوستان خوب  اگر کسی به شما مثلا یک هدیه بدهد , شما چه می کنید ؟... بله خیلی خوشحال میشوید , هروقت که او را ببینید از او تشکر می کنید درست است ؟

خداوند متعال نعمت بی شماری به ما داده است , آیا نباید از او تشکر کرد . بهترین روش تشکر از خدا نماز با اخلاص و حضور قلب است.

"نماز" یکی از مهمترین عبادات و نیایش اسلامی است و درهر شبانه روزپنج نوبت در نهایت سادگی صفا و معنویت انجام می گردد .

از جمله آثار نماز به شما تعریف می کنم حالا متن بعدی>> بخون.

آثار نماز ...

تقویت روح ایمان آثار تربیتی و اخلاقی, دوری از گناه,  توجه به طهارت و پاکی,  احترام به حقوق دیگران,  انضباط,  جلوگیری به سمت سایر گناهان , وقت شناسی , مساوات,  اتحاد , علاوه بر سحر خیزی و شستوی مغز و دل از آثار گناه برخی از پیام های تربیتی اخلاقی و اجتماعی نماز هستند.

هر مسلمانانی را  موظف می کند که تن و لباس خود را همواره پاک و پاکیزه گرداند. چرا که یکی از شرایط و پاکیزگی است , وچون یکی از شرایط آن غصبی نبودن لباس و مکان نماز گذار است به انسان توصیه می کند که از جای هر گونه تجاوز تعدی به اموال دیگران و تملک نامشروع دسترنج آنان خودداری نماید. و از آن جا که باید به طور دقیق در اوقات خاصی انجام شود, انضباط و وقت شناسی را به انسان می آموزد و انسان را به سحرخیز که رمز پیروزی بسیاری از مردان موفق جهان است عادت می دهد.

امام زمان (عج) می فرماید: هیچ چیز مانند نماز خاک به بینی شیطان نمی مالند پس نماز بخوان خاک به بینیش بمال.

وقتی بنده شروع نماز خواندن می کند شیطان فریاد میزند میگوید وای برمن این ردیف نمازخونان شد سعی می کنند تلاش منصرف نماز خواندن کند وقتی آماده با الله اکبر میگوید چند ثانیه بعد فرار می کند دیگر قدرت به وسواس کم می کند نماز سدی در برابر حملات شیطان هست و ....

اینها تذکر من بود آیا دوست دارید دشمن بزرگ تو خوار شود به یقین قرآن هم گفته شیطان دشمن بزرگ انسانهاست

انسانى که متّصل به خدا شد، در برابر ابرقدرت‏ها و طاغوت‏ها و مستکبرین احساس قدرت مى‏کند.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله):

ای مردم همانا نمازگزار هنگام نماز با پروردگار بزرگ و بلند مرتبه اش مناجات می کند پس باید بدانید چه می گوید.

حالا این>>>

دوستان بدونید در این دنیا اوله محدوده یعنی زندگی زود میگذره خداوند شمارو در این دنیا امتحان می کنه کسانی حرف اونو گوش بدهد بدبخت نمیشه اگه فکر می کنی زندگی در این دنیا زیاده خب پس مرگ چیه (من که از اون میترسم )(پیر و جوان نمی شناسه وخبر نمیکنه) خب مرگ زندگی شما در این دنیا تموم می کنه شما که نمیدونی چه زمانی هست ولی ببین که خداوند بار ها به رسول گرامی ما (ص) و توی قرآن بارا بارا هشدارداده و هرکی حرفای خدا و رسولش فرمان دهد هیچ پشیمان نخواهد شد مثل فرماندار تا مشکلاتی برایتون نیاید همانطورفرماندار در شهر اجرای فرمان برای بهتر شدن شهر کمک می کنه .

جهنمیان اعمال خودشان پشیمانند هی مکرر میگوید:خدایا ما رابه دنیا بازگردانید و ما از مومنان خواهیم شد نتیجه نمی رسد چون دنیا آخرت بازگشتنی نیست .

ترک آن و نخواندن (نماز) استحقاق عذاب بزرگی دارد(والا من میترسم) در آخرت هر چه خدا خدا بخوانید به دادت نمی رسه در آن لعنتی است کمکت نمی کنه خب که وظیفه تون انجام ندادید) عذاب برای اینکه نماز نخواندی وخدا به شما نعمت خوبی داد شما ناشکری کردید وگناه زیادی کرده اید وحرفا اونو گوش ندادین و شما نمیدونی خدا اجازه اقامت در زندگی شما قرار داد حتی وقتی از صبح بیدار شدید زنده اید یعنی همین یک روز زنده ایم اینم نعمته و...

وقتی کافر مثلا داخل کلاس خودم می بینم پسری بچه بد بدی سخن چین و دروغگو نماز نخون هر وقت ببینم اومده مدرسه یا اینکه زنده هست ضرر بیشتر به او وارد میشه چون کافر دارد نعمت خدا برای زنده ماندن استفاده میکند چیزی به جز نعمت خدا زنده ماندن ندارد درک زنده بودن نمی کند و کافراز مرگ میترسد و آماده مرگ نیست فکر میکند تا پیری میگذرد اینها وسواس شیطانی هستند تا لذت دنیا و مدت کوتاه سرگرم شود و یاد خدا دور شود نمی داند نتیجه گناهش بیشتر وارد می شود.

ببین >> ول کن با کافران خودتان برای خودت اصلاح کن خودشان برای خودش بدبختند اینا که گفتم تا درک کنی که نمیداند برای چه آفریده شده اصلا دنبال چه است وو اعمال کافران سودی ندارد حتی کارخوب کند سودی ندارد چون ایمان ندارد مهمترین ایمان نمازخون بودن است.

شما از آفرینش خدا درک کن همه چیز به ما بخشید آسمان و زمین رود ها ودریا وخورشید و ماه و درخت و گیاهان و آب وهوا و جسم سالم ما و دو عقل و باد و بارن وستاره ها و خاک ها و کوه ها و سنگ واستعداد مغز و سایر اعضای بدن هرچه داریم و هرچه داخل خانه ماست و و هزازان نعمت در چشم می خورد همش کاره خداست و همه نعمت خداست شما باید شکر کنید ....(درک بیشترکن وسایل داخل خونه داریم براچه خوب است برای رفع نیازها و تامین رفاهی و آسایش و آرامش و... شما به نعمت خدا نیاز دارید و دارید استفاده میکنید )(درک که کردی کافی نیست عمیقتردرک کن خب از باد درک کن که مگه شما نیاز هم ندارید شما از بادا چیز مفید نمیدونید  باد براچه خوب است(شما میگید باد ابر جابجا میکند باران به خشکی میرسد و برق تولید میکند فقط همین نه کافی نیست ( امام صادق (ع) گفته شده:اگر باد نبود بیماری بیشتر میشد و گیاهان و محصولات کشاورزی هم خراب میشد و پیاز هم خراب میشد . وبقیه آفرینش اینجوره و ما بیشترش خبر ندارم چون علم غیب نداریم)خب بدانیم همه نعمت خوبی هستند و شما درک نمی کنی و انسان قادر است درک کند اما به یکدیگر درک می کند و نه آفرینش

همه موجودات برای خدا تسبیح میکند حتی کوهها شما نمی شنوید و...............

خداوند فرشته ای دارد در حال رکوعند و دیگری در حال سجده اند خسته نمی شود مدت آن خیلی بالا طول می کشد درکش کن برای چی خدا دستور کارا داده

چون .....خودتان درک کن خودم درکش می دونم نمی دانم چه طوری برایتان شرح بدهم چون مخلوق زیادی خلق کرد و...

قران می فرماید:ما جن وانس را نیافریدیم مگراینکه مارا عبادت کنند.

**************************************************

ببین نماز الکی نیست که چیزعبادت بزرگیه ببین شما فرض کنید در زمان پادشاه به یکی دستور داده جوریی برایش کنه مثلا گفته هنگام دیدن من دستاتون رو به بالا ببرید خب بدونی اون چیز الکی فایده نداره حکمش کرده و ولی نماز اینطور نیست نه سخته نه زحمته است  تا خدا شما را ببینه مثلا میگه : آیا به ما شکر (نماز) کرد تا به او کمکش کنم و بدیایش وغمش دور کنم و حافظش و نگهبان او باشم و خواسته هایش بیاورمش و گناهش پاک کنم تا راضی شوم به بهشت ببرم و...

دیدی بزرگه فقط اینا که چیزهای نوشتم نیست زیاد چیز دیگس هم است وهم خبرش نداریم چون علم غیب نمی دونیم .

پس در فرمان پروردگار باشید . منظورم یعنی گوش بدهید نماز بخوانید و...

سوره مبارکه حج 78 میگه :و ماجعل علیکم فی الدین من الخرج...

دین و دعوت پیامبر سخت و غیر قابل تحمل نیست بلکه آسان است و مطابق توان و ظرفیت انسان ها هاست.

وقتی پیامبر می خواست معاذ بن جبل را برای مردم به یمن بفرستند تا دستورات دین را به آن ها بیاموزد و معرفی کنندو به او فرمود: یسر و لاتعسر یعنی با آن آسان بگیر و دستورات را به آن ها شیرین بیاموز .

نماز فقط برای آخرت نیست بلکه در این دنیا هم هست و هم آخرت .

در جایی دیدم نوشته بودند هرکس نمازخون نباشه اعمالی نیک در روز انجام داده و یا شب داده فایده نداره چرا که نماز کلید خوبیاست .اینم برای نمازنخونا اینطوری نگران کرده تا نتواند به جز نماز کار نیک انجام بدهد.

دوستان عزیز بدونیم اگه نماز رو ول کنیم (العیاذ بالله) مثلا خدای ناکرده نماز نخونیم یا اهمیتش ندیم این کار بسیار بده حرومه  و اینها کافرانند به همیشه به داخل جهنم خواهد شد . دقت کن میگه جاودانه در آنجا خواهد ماند هیچ وقت نمی تونید به جای خوب برید مثل بهشت باید همیشه هروزعذاب تحمل کنی شما قادر نیستی یک ساعت تحمل کنی چه جایگاه بد سرانجامی با روشا بسیار نارحت کننده به شما برخورد میکند در فرشتگان به جهنمیان می گوید: چه شد آمدید اینجا جهنمیا گفتند:ما از نمازگزاران نبودیم فرشتگان خدا به آنان می گوید آیا رسولانی برایتان نیامده گفتند چرا ... فرشتگان می گوید :لعنت خدا بر شما باد بچشید از عذاب آتش .

 

اما یه گروه قرآن می فرماید: اینها سابقونند مانند انسان مومن و تقوادار یعنی از همه خوبی جلو زدن مثل شهدا که نه تنها یه عمر خوب و باخدا بودند که جونشون را هم فدای خدا تکه تکه کردن تا دین خدا بمونه و به آدمهای و نسلهای بعد برسه و مثل علمای الهی مثل امام خمینی و آیت اله بهجت توی نوجونی مثل شما داشتن درس عادی می خوانند اما وقتی می شنوند  که امام زمان (ع) تنها و غریبه و سرباز لازم داره می رن عمرشون برای خدمت امام زمان و دین خدا صرف می کنن.اینکارا امر ومعروفه می دونی امر و نهی از منکر اینجوری میکنه

 اما اسلام عبادت را در این لباس قرار داده تا به مسلمین درس نظافت و پاکیزگى، استقلال، و مراعات حقوق دیگران بدهد.

 این فعلا به این بخش نماز ربطی نداره

چیزی دیگه بهتون میگم نماز با همراه آثار خوبی مثل ثواب و پاک شدن گناهان و نزدیک شدن به خدا و اجابت در خواستی شما و لذت هم داره و حتی برای جسم بدنمون مفید است (درمان افسردگی وستون فقرات و ...) و حس خوبی بدستون میرسه و  دروی از اثرات منفی میشه وفکر خوبی و جدیدی ایده ای میاره و...

بخاطر همین آثار و برکات است که اولیاى خدا نه تنها به نمازهاى واجب، بلکه به نمازهاى مستحب توجه زیادى داشتند و از آنچه مانع و مزاحم این سیر معنوى و

پرواز روحى مى‏گشت، مانند پرخورى، پرحرفى، پرخوابى، لقمه حرام، لهو و لعب و سرگرم شدن به دنیا، که انسان را از حال عبادت مى‏اندازد و نماز را بر او سنگین مى‏کند،

 دورى مى‏کردند. چنانکه قرآن مى‏فرماید: «وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَشِعِینَ»   همانا نماز سنگین است مگر براى خاشعان.

چه افتخارى از این بالاتر که انسان با خالق خود سخن بگوید و او کلام انسان را بشنود و بپذیرد!

در این دنیاى ناچیز، اگر مخاطب انسان شخصى بزرگ و دانشمند باشد، انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور مى‏کند و از اینکه زمانى شاگرد فلان

استاد بوده است بر خود مى‏بالد.

طبیعى است که اتصال به عزیزِ مطلق و قدرت بى‏نهایت، به انسان عزّت مى‏دهد. چنانکه کلماتى همچون «اللّه اکبر» طاغوت‏ها را در نزد انسان حقیر و او را در برابر آنها عزیز مى‏کند.

هر کس که کسى را دوست دارد، میل دارد بیشتر با او حرف بزند و دل از او نمى‏کند. چگونه ممکن است انسان ادعا کند خدا را دوست دارد ولى حال حرف زدن با او را

ندارد!البتّه این بى‏رغبتى به نماز و نافله بى‏دلیل نیست، بلکه طبق روایات گناه روز توفیق نماز شب و نافله سحر را مى‏گیرد.

گرچه نماز یک ارتباط روحى و معنوى است و هدف از آن یاد خداست، اما اسلام خواسته این روح را در قالب یک سلسه برنامه‏هاى تربیتى پیاده کند و لذا شرائط زیادى را براى

 آن قرار داده است، شرائط صحیح بودنِ نماز، شرائط قبولى و شرائط کمال.

***************************************

قرآن مى‏فرماید: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنکَر» همانا نماز انسان را از بدى‏ها و منکرات بازمى‏دارد.

حالا این متن پایینه درمورد کسانی که نمازنخوندن و میخواهد شروع کند تا حس برتر داشته باشد ....

قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمت الله

بگو:"ای بندگان من که برخود ستم و اسراف کردیداید! از رحمت خدا نومید نشوید خدا همه گناهان شما می آمرزد.

إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ

مگر کسانى که توبه کردند و [خود را] اصلاح نمودند و [حقیقت را] آشکار کردند پس بر آنان خواهم بخشود و من توبه‏پذیر مهربانم (160بقره)

راست میگه خداوند چقدر مهربونه

انسان توراه پیچ و خم زندگی ممکنه اشتباه کنه و خدای ناکرده دچار گناه بشه گناه خیلی بده ولی لز اون بدتر ناامید شدن بخشش الهیه می دونستی بزرگترین مرتکب همین ناامید از رحمت خداست ببینید (خدا در قرآن گفته : از رحمت من ناامید نشوید تنها کافران از رحمت خدا ناامید می شود)..آدم هر گناهی هر چقدر بزرگ مرتکب باشه باز هم توبه بازه و (خدا عجیبه توی قرآن می فرماید: من توبه کارا دوست دارم گناهان آنرا به حسنات تبدیل می کنم) ان الله یحب التوابین یعنی کسی خیلی توبه می کنه هی برمیگرده به خدا میگه ببخشید....

 رمز استغفر بهترین دعای توبه پاک کردن گناهان است هی بگویید استغفرالله ربی واتوب الیه  هر کی اینو زیاد بعد از نماز صبح بگه خدا دو ملکی مامور می کند هر چه اعمال بد در نامه نوشته شده پاره می کند...................(یک فایل هست توی پوشه پی دی اف اطلاعاتی زیادی خوبی داره -=-=-=-=-=-= -کجا کجا فعلا نرو اینو تا آخرو بخون**

 

************************************************************

وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿186﴾

و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى‏کنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (186بقره)

خطبۀ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در آثار تقوی‌'..... أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در نتیجه‌ و أثر تقوا می‌فرماید:

«و ای‌ بندگان‌ خدا! بدانید که‌ هر کس‌ تقوای‌ خدا را پیشه‌ سازد، خداوند برای‌ او راه‌ خلاصی‌ و رهائی‌ از فتنه‌ها قرار میدهد، و نوری‌ را برای‌ روشنگری‌ از تاریکی‌ها و ظلمت‌ها. و او را در آنچه‌ نفس‌ او بدان‌ مائل‌ است‌ و اشتها دارد مخلَّد و جاودان‌ میکند، و او را در نزد خودش‌ در منزلگاه‌ کرامت‌ و تکریم‌ منزل‌ میدهد؛ در خانه‌ای‌ که‌ خداوند برای‌ خودش‌ تهیّه‌ کرده‌ است‌ که‌ سایۀ آن‌ خانه‌ عرش‌ اوست‌، و نور آن‌ خانه‌ بهجت‌ اوست‌، و واردین‌ و زائرین‌ آن‌ خانه‌ فرشتگان‌ او هستند، و مصاحبان‌ و رفیقان‌ آن‌ خانه‌ پیامبران‌ و فرستادگان‌ او می‌باشند...

هرکس از حضرت علی (ع) اعتماد نداشته باشد قطعا او کافر است.حضرت علی مردی بشر است بهترین مردان زمین بوده یار و خدمت پیامبربوده دین پیامبر حفظ می کرد  ...پیامبر می گفت :ای علی تو اولین کسی هستی وارد بهشت می شوی علی عرض کرد:حتی قبل از شما  پیامبر عرض کرد: بله

بقیه یادم نستیش ) کسی مسلمانان باشد به علی (ع) اعتماد نداشته باشد از ایمانان نیست ...

یک داستانی دارم ترس واسم داشته ولی باید ازعلی عاشق باشم دوست باشم امام امامه دیگه .درود خدا بر او و پسرعمویش (محمد (ص) )و پدرانش باد .

حالا با صدا می گوییم یا علی مدد

او شیر روز و زاهد شب بوده روز زیاد کار میکرد و شب به عبادت بر می خواست .

شما نمی دونید پیامبر در معراج رفت و برگشت به مردم گفت درب های بهشت رو دیده ام  سرهر دری بود نوشته :

لا اله الا الله و محمدا رسول الله و علی ولی الله

خدا به حضرت علی احترامی قائل شده و فرشتگان محبت زیادی به علی داشتند.من اونو خیلی دوستش دارم و امان از دس گناهانم

باز بگم این متنه فعلا به ربطی این بخش نماز نداره (یک جرعه معرفت نیوشاندمت)منظورم یعنی درباره علی (ع) تعریفت کردم

این یک سوال که ای(لاتین) پیشنهاد داده شا می تونی گوش بدهید.

 

سوره مبارکه حج 78 میگه :و ماجعل علیکم فی الدین من الخرج...

دین و دعوت پیامبر سخت و غیر قابل تحمل نیست بلکه آسان است و مطابق توان و ظرفیت انسان ها هاست.

نمازجماعت

نماز با جماعت بهتر از چهل سال در خانه خواندن است .

یکی از اصحاب پیامبر (ص) سوال کرد گفت :حتی یک نماز و جواب داد: بله یک نمازبرابر با چهل سال

مسجد آدم اخلاق قوی می کند و روحیه خوبی می گیرد و حس دلنشینی وجود می آورد

بازم  ترجیع میدهی دوباره بروی تا لذت ببرید.(راستی منم همینطوره)

مسجد خانه های پاک خدا در زمیند و وقتی به اونجا میروی انگار میهمانی رفته بودید و باخدا گفت و گو می کردید...

 و گفت :کسی همسایه مسجد باشد باید به آنجا برود اگر نرود نماز قبول نیست مگر در ناچار

 مثل ترس و آبرو مریضی و سرما وطوفان و...

گفتند چه کسی همسایه هست و گفت کسی که صدای اذان بشنود همسایه اوست.

آثار و برکات نماز در دنیا و آخرت از قران کریم و در سخنان معصومین ( علیهم السلام):

4-نماز بهتر از بیست حج است.

5-نماز گزار محبوب ملائکه است.

6-نماز روزی رازیاد می کند.

7-نماز سلاحی در مقابل شیطان .

8-نماز کفاره گناهان است.

9- نماز مهریه حورالعین است.

10-نماز در قبر چراغ مومن است .

12- نماز توشه مؤمن برای آخرت است.

13- نماز بهترین اعمال به سوی خداست.

14- نماز ر ضایت پرودگار است.

15- نماز نور مؤمن است.

16- نماز حصاری در مقابل مکر شیطان است.

17- نماز معراج مومن است.

18- نماز نوری در صورت نماز گزار است.

19- نماز جواز عبور  از پل صراط است.

20-نماز نجات می دهد بدن را از آتش .

21- نماز تکیه گاهی در  قبر است.

22- نماز جواب برای نکیر و منکر است.

23- نماز آتش را دور می کند.

- نماز نور و سایه ای در محشر است.

عاقبت کسانی که نماز را ترک کرده و نماز نمی خوانند، در دنیا و برزخ و آخرت، از دیدگاه قرآن کریم و در سخنان معصومین ( علیهم السلام )

1-برکت از عمرشان گرفته می شود

2-برکت از روزی آنها گرفته می شود.

3- بوی بهشت به مشام آنها نمی رسد.

4- ملائکه او را لعن می کنند.

5- قرآن آنها را لعن می کنند.

6- نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) آنها را لعن کرده است.

7- هر موجودی او را لعن می کند.

8- روز و شب مورد لعن خداوند است.

9- ترک کننده نماز کافر است.

10- ترک کننده نماز مشرک است.

11- آنها یهود امتند.

12- اگر خواستند ازدواج کنند با آنها ازدواج نکنید.

13- اگر مریض شوند به عیادت آنها نروید.

14- آنها گرسنه می میرند.

15- آنها ذلیل و خوار می میرند.

16- آنها تشنه می میرند.

17- اگر  مردند آنها را غسل و کفن نکنید.

18- در قبور مسلمین آنها را دفن نکنید.

19- در تشییع جنازه آنها شرکت نکنید.

20- قبر بر آنها تنگ می شود.

21- در تاریکی قبر قرار می گیرند.

22- در قبر ملکی برای آزار آنها گمارده می شود.

23- بر می خیزند از قبر به صورت حمار.

24- در روز قیامت کور محشور می شوند.

25- داخل آتش می شود با منافقین.

26-انرزی منفی در جسم او به نزدیک می کند

27-هیچ کجا دنیا و آخرت حفظ و ایمن ندارد.

 

نماز ............................... است.

نماز باران رحمت الهی است. حضرت محمد (ص)

نماز معراج مومن است. حضرت محمد (ص)

نماز ستون دین است. حضرت محمد (ص)

نماز بزرگترین عبادات است.

یاد خدا، یک ارزش و تنها وسیله آرام‏بخش دلهاست و نماز یاد خداست. «اللّه اکبر».

یاد قیامت یک ارزش و بازدارنده از گناه و فساد است و نماز یادآور «یوم الدین» است.

در خطّ انبیا و شهدا و صالحان بودن یک ارزش است و ما در نماز از خدا مى‏خواهیم در «صراط الذین انعمت علیهم» قرار بگیریم.

انزجار و برائتِ خود را از ستم‏پیشه‏گان و گمراهان با جمله «غیر المغضوب علیهم ولاالضّالین» اعلام مى‏داریم.

عدالت که در رأس همه ارزشهاست در امام جماعت نماز لازم شمرده شده است.

فروختن دین به دنیا بدبخت و گمراه میشود ستون دین همان نمازاست.

پیروى از امام جماعت در نماز، یک اصلِ با ارزش اجتماعى است که بجاى خودسرى و تک‏روى تابع رهبرى عادل باشیم.

در انتخاب امام جماعت همواره توجه به ارزشهاست: عادل‏ترین، فقیه‏ترین، فصیح‏ترین،...

ایستادن رو به قبله یادآور ارزشهاى بسیارى است، مکّه شکنجه‏گاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه على‏بن‏ابیطالب، پایگاه قیام مهدى، آزمایشگاه ابراهیم و عبادتگاه تمام انبیا و اولیاست.

در نماز روح و جان انسان غبارروبى مى‏شود، نماز، غبار غرور و تکبر را مى‏ریزد، چون هر شبانه‏روز دهها بار بلندترین نقطه بدن را به خاک مى‏مالد. و سجده بر خاک بهتر از سنگ است که تذلّل در به خاک مالیدن است.

نماز یک خط الهى است که از هنگام تولد تا لحظه مرگ براى ما ترسیم شده است.

نماز اولین سوال در قیامت است.

نماز کلید بهشت است.

خدایا !

مارا در امتحان های گوناگون سربلند و سرافراز بگردان.

مارا از افراد نیکوکار مجاهد شکیبا مومن و پاکیزه قرار بده

چنان کن که در پایان تو خرسند باشی و مارستگار.

ببخشید شمارو خسته کردم ...

حالا می رویم درس خداشناسی تا بهتر بفهمیم

در این کاروان هستی جایگاهم کجاست؟

خداوند به ما کرامت بخشیده و بر بسیاری از مخلوقات برتری داده است.

آن چه رادر آسمان و در زمین است برای ما آفریده و توانایی بهرمندی از آن ها را در وجود ما قرار داده است.

پروردگارا به ما قوه و نیرویی همان عقل است عنایت کرد تا به با آن بیندیشیم و راه درست زندگی را از غلط تشخیض دهیم .حقایق را دربیاییم و از جهل و نادانی دور شویم .

خداوند مارا صاحب اراده و اختیار آفرید و مسئول سرنوشت خویش قرار داد.سپس راه رستگاری و راه شقاوت را به ما نشان داد تا با خود راه رستگاری را برگزینیم واز شقاوت دوری کنیم.

خداوند متعال شناخت خیر ونیکی و گرایش به آن و شناخت بدی و زشتی و بیزاری ان را در ما قرار دارد تا به خیر نیکی رو آوریم و از گناه زشتی بپرهیزیم .از این روست که همه ما فضائلی چون صداقت کرامت و عزت نفس و عدالت رادوست داریم و از دورویی حقارت نفس ریا و ظلم بیزاریم واگر به یکی گناهان آلوده شدیم خود را سرزنش و ملامت کنیم ودر اندیشه جبران بر آییم.

خداون متعال علاوه بر این که سرمایه های رشد و رستگاری رابه ما نشان داده عومل سقوط و گناه و دورماندن از سعادت را نیز به ما معرفی کرده است.

او به یادآوری می کند که عاملی درونی انسان ها را برای رسیدن به لذت های زودگذر دنیایی به گناه دعوت می کند و از پیروی از عقل و وجدان باز می دارد .این عامل درونی همان است که حضرت علی (ع) درباره اش می فرماید:"دشمن ترین دشمن تو همان نفسی است که در درون توست"

همچنین خداوند از موجود گمراه کننده(شیطان) خبر  میدهد که خود را برتر از آدمیان می پندارد و سوگند یاد کرد که فرزندان آدم فریب دهد و از رسیدن بهشت باز دارد.

کار او(شیطان)  وسوسه کردن و دادن وعده های دروغین است و جز از همین طریق راه نفوذ دیگری در ما ندارد .این خود ما هستم که به او اجازه ی وسوسه می هیم یا فریب رابراو می بندیم.او معمولا راه های زیر مارا گمراه می کند:

1.      زیبا و لذت بخش دادن گناه

2.      سرگرم نمودن به آزروها سراب گونه دنیایی

3.      غافل کردن خداو یاد او

4.      ایجاد کینه و دشمنی میان مردم

همچنین دشمن (شیطان)  در روز قیامت که کار از کار گذشت و فرصتی برای توبه  باقی نمانده به اهل جهنم می گوید:"خداوند به شما وعده ی حق داد و اما من به شما وعده ای دادم و خلاف آن عمل کردم .البته من بر شما تسلطی نداشتم فقط شما به گناه دعوت کردم این خودتان بودید که دعوت مرا پذیرفتید .امروز خود را سرزنش کنید نه مرا .نه می توانم به شما کمکی کنم و نه شما می توانید مرا نجات دهید."سوره ابرهیم ایه22

رسول خدا (ص):می فرماید :خداوند به چنین انسان ها یی خطاب می کند: من به خاطر تو شیطان طرد کردم اما تو اورا دوست خود گرفتی و به اطاعت او در آمدی.(المراقبات.میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ص38 به نقل از کتاب خرائن مرحوم نراقی)

فهمیدی متن بالا معنی شو می دانید او دشمن به شما بی احترامی یا ناسپاس کرد خدا به خاطر اینکار شیطان بیرون کرد.شیطان به موجودی(انسان) که خدا خلق کرد بی احترام کرد.. دیدی خدا چقدر مهربونه به ما کمکی کرده ی و دیگر نباید به جز خدا دنبال دیگری باشیم .

خدا عزیز میگه :

ما شما از جنس خاک را آفریدیم  و هزار جور نعمت به شما عطا نمودیم و هزار چیز خوبی دادیم و من نه شما را بدی کردم و نه شما رافراموش کردم .

متن بالایش خوندیش جاااااااااااالب بود نمی دونی چقدر راست میگه مثل یک رفیق خوب دلسوز هیچ وقت مارا فراموش نکرد همیشه یاد منو میگیره نمیدونی خدا چقدر مهربونه خب رفیق اگه می خوای تو بهش مثلا بهش خوشحالش و کمک بکنی و اینجور چیزا و خدا از کمک شما لازم نداره و کمکت میکنه باید جوابش بدی جوابش فقط فقط می خواد حرفهایش او و رسولش گوش بدیم .الله اکبرو یاعلی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۲۰
محمد غفاریان

سلام - با عرض خمت تمامی دوستان و حضور وبلاگ عطر سیب

من از این جسم خاکی و گناه الود بیزارم

تو اندر بوته اخلاص ای ساقی مذابم کن

برونم ساز از این جلد خود خواهی و خود بینی

روان در ماوراء ابرها چون آفتابم کن 

مقدم حضور گرم شما به وبلاگ عطر سیب  گرامی میداریم  از شما درخواست داریم در صورتی که لذت مطالب برده شده نظری از نظراتتان خود در قسمت تماس با ما اعلام نمایید

شما میتوانید متن و یا شعر زیبای در قسمت ادبی و شعرستان ها  داخل ارسال نظر ارسال نمایید به انتخاب مدیریت وبلاگ شما را خبر خوشی خبردارتان میکند هنوز اجازه نداریم که چه اینجا جایزه برای برنده بنویسم و ما و مدیر وبلاگ در اولین فرصت تماس خواهیم گرفت .

از نویسندگان وبلاگ خواسته می شود در صورت علاقه مند میدریت پست و ارسال مطلب به تماس با مدیر استفاده کنید. 

مقدمه :

به نام خدای یکتا.

سلام به همه نوجون و جوانان خوب و مومن اینجا سری وبلاگ راه اندازی کردیم راهکار خوب به رسیدن درگاه خدا باشد تا حدی بتوانیم با هوای هوس مبازره و مقابل نفس ها که انسان سمت به غرایز مختلف گناه می کشد دفاع کنیم وراههای کنترل چشم و راهکار خوب به رسیدن درگاه خدا باشد و راهکار خوب برای جلوگیری سمت گناه ایجاد کردیم و ان شاء الله یاریتان باشد لطفا این صفحه ذخیره کنید لازمته .من الله التوفیق

دراین برنامه طرح درس مطلب برای راه درست زندگی کردن از ایات قرآنی متناسب با سن و شرایط فکری و عاطفی نوجوانان آوردیم ; مطالب سه حیطه ارائه شده البته ترتیبی در این حیطه ها ندارد و علت آن هم از دست نرفتن جذابیت وبلاگ است.

1-     احساس : در بخش احساس سعی بر آن بوده که نوجوان احساس های امید به بخشش خدا و امید واری به آینده ,انس به دعا,محبت به خدا و اهل بیت ,تنفر از مال حرام و... را ایجاد کنیم.

2-     اندیشه : در بخش به مسائل نظیر جایگاه اراده خدا در میان قوانین طبیعی , معاد, آشنایی با مفاهیم هوس و هوای نفس ,معرفی نامه31 نعج البلاغه و مناجات امیر المومنین و...پرداخته ایم .

3-رفتار: در بخش رفتار تلاش نموده ایم نوجوان عزیز به سوی دوری از دوستان ناباب,حفظ حجاب ,توبه از و جبران گذشته ,راههای کنترل غرایز ,رفتار و بیان موبانه و... (به صورت غیر مستقیم و به گونه ای که لحن نصیحت نداشته ونوجوان رنجیده نکند) سوق دهیم .

4-دقت در این شرائط بخوبى مى‏رساند که هر یک از آنها نقش مؤثرى در دارد .

5-دیدن تمامی مطالب این وبلاگ آنها نقش مؤثرى در تربیت انسان‏ها دارد .

6-این وبلاگ به شما کمک می کنه مثل یک درخت بی ثمر به درخت پرثمرتبدیل می کند مثلا من کافر یک آدم بدکار هستم خب با این وبلاگ خواندن تمام متن موجود تبدیل به مومن باتقوا میکند راستی منم اینطور بودم بهتر شدم الانم به مومن باتقوا هستم وخب حالا میخواهید مثل من باشی باید تمام مطالب موجود بگردی ذخیره کنی همه قسمتا توی وبلاگ هستش من روحیه خوبی داد باورم زیاد شد و زیاد گناهان زیر شما هست  مثلا شما کارا انجام می دهید نمی دونید گناه است مثل نگاه به جنس مخالف و....با این وبلاگ گناه بزرگت و بلای پردرسرآینده پیدا می کنی و برای همیشه دور کنید و زیاد در مورد دراین جا وبلاگ خواندم از جایی جمعشون کردم  اینها همشون بودن به من روحیه دادن

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۴۳
محمد غفاریان