عطر سیب

عطر سیب

عطر سیب

بایگانی

۹ مطلب با موضوع «سایر مطلب مفید دینی» ثبت شده است

قدم تا رهایی از تنهایی

یک سؤال خصوصی از شما می پرسم. آیا تا به حال احساس تنهایی کرده اید؟

گاهی اوقات، دنیا محل غریبی برای زندگی می شود. شما خود را در اجتماعی میبینید که دور و برتان را انسان نماها پر کرده اند. و با وجود این همه آدم، شما از درون احساس خالی بودن می کنید و متوجه می شوید که واقعاً تنهایید. با فهمیدن این نکته حس غریبی به شما دست می دهد. در آن لحظه احساس پوچی و بیهودگی بر شما مستولی می شود و سرتاپایتان شروع به لرزیدن می کند. این همه آدم دور و برتان، با این احساس تنهایی و پوچی، تضاد شدید دارد.

خودتان را از این مهلکه بیرون بکشید. چرا وقتی می توانید با این احساسات ناراحتی و بیهودگی مبارزه کنید، به سراغ تنهایی بروید؟

با تشخیص ریشه تنهایتان می توانید آن را از بین ببرید. تنهایی با دردهای روحی شدید همراه است و اگر شما این دردها را تجربه می کنید، باید برای رفع این مشکلات قدم بردارید. این مقاله می تواند کمک خوبی برای شما باشد تا با دیو تنهایی درونتان بجنگید و او را شکست دهید.

پذیرش

این قدم اول است. با سرپوش گذاشتن، پنهان کردن و انکار این وضعیت فقط وضع خودتان را بدتر می کنید. در قدم اول باید بپذیرید که در زندگی خود احساس تنهایی و پوچی می کنید تا با استفاده از روش های مناسب و مفید این تنهایی را از بین ببرید.

انتخاب

این انتخاب خودتان بوده که تنها باشید. زندگی انتخاب های مختلفی را پیش روی ما قرار می دهد، تنها بودن یا شاد و خوشبخت بودن هم جزء این انتخاب ها هستند. احتمالاً به خاطر شیوه زندگیتان دچار این مشکل شده اید. پس چه خوب است که فعالیت های روزانه تان را بازبینی کنید. فعالیت های خسته کننده و حوصله سربرنده ای که در طول روز انجام می دهید را کنار بگذارید. یک گوشه نشستن و بیکار بودن خود موجب تنهایی می شود. البته ممکن است شما فرد آرامش طلبی باشید و از جمع چندان خوشتان نیاید، اما این آرامش طلبی فقط زمانی شما را دچار مشکل می کند که در این لحظات شروع به فکر کردن در مورد مسائل ناراحت کننده کنید.

حال و هوای اتاقتان را با یک موزیک زیبا و ملایم تغییر دهید. این موسیقی هم آرامش لازم را برای شما فراهم می کند و همچنین نمی گذارد احساس تنهایی کنید. پرده ها را کنار بزنید، بگذارید نور خورشید به درون اتاق بیاید.

تجارب قبلی

زندگی کردن با تجربیات گذشته مثل رد شدن از طرف دیگران یا عدم توجه آنها به شما، می تواند منشاء این ناراحتی و تنهایی باشد. یادتان باشد، چیزی که شده، شده...دیگر نباید غصه گذشته را بخورید. خلاء عاطفی که به واسطه این تجربیات تلخ ایجاد می شود را میتوان با درسهایی که از این تجربیات گرفته اید پر کنید. اگر در کودکی، عدم توجه والدین را تجربه کرده اید، با توجه بیشتر به فرزندتان آن را اصلاح کنید. با اینکار رابطه تان را با فرزندانتان قوی تر خواهید کرد.

اگر خودِ شما به دیگران توجه و محبت کنید، این کار ارزشمند شما قدردانی اطرافیان را نیز برمی انگیزد. وقتی به کسی نیاز پیدا کنید، تنهایی خود به خود از بین می رود.

بیکاری و بیهودگی

تنهایی می تواند زائیده فکر تنبل و بیکار باشد. برای انجام کارهای مختلف داوطلب شوید تا هیچگاه فرصت فکر کردن به تنهایی را نداشته باشید. با اینکار هم به دیگران کمک می کنید و هم به خودتان. همچنین فعالیت جسمی باعث بهبود سلامتی نیز می شود.

هنوز هم احساس تنهایی می کنید؟

در رابطه تان با نیروی عالمگیر تجدید نظر کنید. خدا، راه حل تنهایی شماست. میتوانید از او برای نشان دادن راه به شما و درآمدن از این وضعیت ناراحت کننده یاری بخواهید. با کمک او دیگر تنها نخواهید بود.

سالنامه سلامت ۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۴۲
محمد غفاریان

عشق و جوانى

 

احـسـاسـهاى محبت آمیزى که در دوران جوانى رخ مى دهد و تحت عنوان عشق خوانده مى شود, ممکن است مورد سؤ استفاده قرار گرفته و جوان رااز جاده مستقیم کمال , منحرف سازد.

 

عشق , نوعى کشش و جاذبه اى نیرومند است که بین انسان و یک موجود خارجى , براى رسیدن به یک هدف , ایجاد مى گردد.

 

اگـر مـنـشـا آگـاهـانـه و مـبـدئى الهى داشته باشد, یکى از عالیترین تجلیات روحى انسان و از پرشکوه ترین جلوه هاى آفرینش به شمار مى رود.

اما اگر همین جاذبه عشق تنها ریشه اى غریزى و شهوانى داشته باشد و منشا شیطانى پیدا کند, از مظاهر نفس اماره بوده و در این حالت , عقل و ایمان را در وجود آدمى تضعیف مى کند, بطورى که فـرد عـاشق , دیوانه وار براى رسیدن به معشوق خود, به هر کار نامشروعى دست مى زند تا به کام خودبرسد, حتى اگر در نظر مردم هم رسواییهایى به بار آورد ((64)).

دختران جوان باید مراقب این دامهاى خطرناک و گوناگون باشند که با نام دروغین عشق پاک بر سر راه آنان قرار مى گیرد.دامـهـایـى که پس از افتادن در آن , غالبا رهایى از آن بسیار دشوار است و کفاره لحظه اى غفلت و خـوش بـیـنى بیجا و تسلیم شدن در برابر الفاظ ریاکارانه و توخالى را گاهى در یک عمر نمى توان پرداخت .

دخترانى که از نظر محبت کمبودهایى داشته و در محرومیت به سر برده باشند, خیلى زود تسلیم این اظهار عشقها و محبتهاى ظاهرى و دروغین شده و به دام افراد منحرف و حرفه اى مى افتند.اگر پسر و دختر جوان , در ابتداى بلوغ , بناى مهم و مقدس ازدواج خود را با انحراف جنسى آلوده نکنند و با حفظ احساسات پاک تا زمان مناسب ,صبر کنند و بطور منطقى و آگاهانه , اساس ازدواج را بـر مـعـیارهاى ارزشمند و والا قرار دهند, سعادت زندگى آنان تضمین خواهد شد, زیرا علاقه وعشق آنها به یکدیگر مبنایى الهى و معنوى داشته و چنین بنایى بسیار محکم و استوار خواهد بود و پس از تشکیل خانواده از هم نخواهد پاشید. اقدام شتاب زده در این باره در ابتداى جوانى , موجبات سرگردانى و رسوایى و بدعاقبتى را براى آنان به بار خواهد آورد, بنابر این محبت و عشقى مطلوب است که در سایه ایمان به خدا و با در نظر گرفتن شرایط مناسب و آمادگى روحى , اقتصادى , شغلى حاصل شود.چـنـیـن انـتـخـابـى براى جوان , قابل اطمینان بوده و مى تواند مقدمه یک زندگى آرامبخش و سعادتمندانه باشد.

در غیر این صورت , دوستیها و دلبستگیهاى غیر عاقلانه , که تفکرى منطقى به دنبال آن نباشد, با کـمـال تـاسـف موجب ارتباطهاى نامشروع کبه صورت نامه , تلفن و ملاقات در کوچه و خیابان ک مـى شـود کـه عـشـقـهـاى دروغـیـن و هوسهاى زودگذرى بیش نخواهد بود و نقطه پایانى آن ارضـاى کـامـجـویـیـهاى گناه آلود و بى قید و شرط است و پس از آن با فرونشستن آتش هوس و شـهـوت از یـکدیگر جدا شده و بعد از اندکى همه چیز فراموش مى گردد و عشق سوزان مبدل به حـالـت پـشـیمانى و غم و اندوه و بى آبرویى و سردرگمى , در آغاز زندگى خواهد شد و این خود اختلالها وناسازگاریهاى مراحل بعدى زندگى را به دنبال خواهد داشت .

مـیـدان نـدادن بـه عقل و بازگذاردن عرصه شهوت , چشم و گوش انسان را کور و کر   مى کند, بـطـورى کـه عـواقب وخیم و خطرناک آن را تنها پس ازارتکاب عمل مى فهمد, زیرا قبل از عمل , رسوایى کار ناپیدا و پوشیده است ((65)).

علل پیدایش انحراف جنسى

معمولا پیدایش روابط نامشروع و انحراف جنسى در جوان در اثر علتهاى زیر به وجود   مى آید:.

1 ـ مساعد نبودن شرایط خانوادگى و محیط زندگى

. ـ رعایت نکردن حریم بین زن و مرد.

3 ـ عدم توجه والدین به احکام دینى زناشویى درباره یکدیگر.

4 ـ بى توجهى در مجالستها و همنشینى با افراد بى بندوبار و لاابالى و خانواده هاى منحرف فامیل .

5 ـ برنامه نداشتن در اوقات فراغت و بیکار بودن .

6 ـ رفت و آمد در محیطهاى آلوده و چشم چرانى .

7 ـ گـوش دادن بـه گـفـتـگـوهـاى افراد منحرف و آلوده درباره مسائل جنسى و کسب اطلاع نادرست و نامناسب و نداشتن آگاهى صحیح به مسائل بلوغ .

8 ـ نارساییهاى ذهنى و عدم کسب موفقیتهاى تحصیلى و درسى .

9 ـ خیال پردازیهاى انحراف آمیز در هنگام تنهایى و خلوت گزینى .

10 ـ تحریکهاى جنسى از طریق عکسها و تصویرها.

11 ـ ضعف ایمان و نداشتن تربیت صحیح دینى .

12 ـ همنشینى با دوست و رفیق منحرف .

همه اینها مى تواند زمینه هاى بروز انحرافات جنسى در نوجوان را فراهم سازد.

اگـر بـخـواهیم همه این عوامل را در یک کلام , خلاصه کنیم , باید بگوییم که رعایت نکردن راه و روش زنـدگـى و سـنـتـهـاى اسلامى در محیط خانوادگى و اجتماعى , چه در زمان کار و یا در ایـام فـراغـت , مـوجـبـات پـدید آمدن این انحرافات را فراهم خواهدساخت و همین طور اگر در ریشه هاى پیدایش انحرافات جنسى ک از قبیل روابط نامشروع بین دختر و پسر, همجنس گرایى ک تحقیق نماییم , مى بینیم که هر خانواده اى که دستورهاى اسلامى ,بخصوص حریم بین زن و مرد و دختر و پسر, را رعایت نکرده باشد, به نوعى از انواع انحراف جنسى مبتلا گردیده است ((66)).

هشدار.

اگر جوان در هنگام پیدایش حالت انحراف جنسى و روابط نامشروع به انحرافى بودن و خطرناک بودن عمل خود توجه نکند و آن را ترک ننماید,به زودى این رفتار, شکل عادت به خود مى گیرد, عـادتـى ریـشـه دار و کـشـنـده کـه جوان پاک را آلوده ساخته و نیروى شاداب جوانى و خلاقیت واسـتـعـدادهـاى او را بـه نابودى مى کشاند, بطورى که ادامه آن , موجب عواقب شوم و ناگوارى خواهد شد.

بـایـد دانـسـت کـه خـطرناکتر از این براى جوان کپس از آگاهى به پى آمدهاى شوم آن ک یاس و نـاامـیدى است که در راه مبارزه با این عادت به خود راه مى دهد, زیرا نومیدى بزرگترین سد راه نجات مبتلایان به این بیمارى خواهد بود.

پـس جوان به محض آگاهى به زیانها و خطرات این کار, بجاى هرگونه سستى و یاس و اضطراب بـى فایده , باید با اعتماد کامل به نصرت الهى , اقدام به ترک آن کند و بداند که اگر واقعا قصد ترک آن را داشته باشد, قطعا موفق خواهد شد ((67)).

بازگشت .

جـوان مـبتلا به انحراف جنسى و روابط نامشروع باید بداند که او قادر خواهد بود و       مى تواند از این عـمـل زشـت دست بردارد و تصمیم جدى وحقیقى به توبه بگیرد, بخصوص که سن چندانى از او نمى گذرد و این کار, هنوز به صورت عادت در عمق وجودش رخنه نکرده است .

بـا قـدرى هـمـت و یـارى خـواستن از خدا, به زودى مى تواند از این رفتار نابهنجار که ویرانگر سـلامتى و سرمایه جوانى اوست ک دست بردارد وخود را از چنگال این عادت شوم نجات دهد و به زنـدگـى عـادى و پاک خویش باز گردد, در هر حال باید بداند که اگر اسلام این اعمال را نهى کرده است حکمتى جز مصلحت فرد و جامعه را منظور نداشته است .

احکام انحراف جنسى از نظر اسلام

1 ـ خودآرایى و خودنمایى براى نامحرمان , از گناهان کبیره بوده و موجب کیفر است .

2 ـ همجنس گرایى دو زن را سحق مى نامند و کیفر آن دو, صد ضربه تازیانه است .

در صورتى که تکرار شود و حد بر آنان جارى شود, در مرتبه چهارم اعدام مى شوند.

3 ـ حد شرعى و کیفر زنا در مورد زن و مرد مجرد صدضربه تازیانه است .

چنانچه سه بار حد بر هر کدام جارى شود در مرتبه چهارم , اعدام مى شوند.

4 ـ حد و کیفر زنا در مورد زن و مرد همسردار اعدام و سنگسار است .

ایـن کـیفرهاى سخت در مورد انحرافها و مفاسد جنسى نشانگر اهمیتى است که اسلام براى پاک بودن جامعه از این مفاسد قائل است .

 

 

چند حکم فقهى

ـ نگاه کردن زن به بدن نامحرم , حرام است .

ـ دختر باید بدن و موى خود را از پسر و مرد نامحرم بپوشاند, بلکه احتیاط واجب آن است که بدن و موى خود را از پسرى هم که بالغ نشده , ولى خوب و بد را مى فهمد بپوشاند.

ـ نـگاه کردن به شرمگاه دیگرى حرام است و احتیاط واجب آن است که به شرمگاه بچه کوچک که خوب و بد را مى فهمد, نگاه نکند.

دستوراتى که اسلام آورده براى پاک و سالم ماندن انسان و جامعه است .

خـالقى که آفریننده بشر است برنامه سعادت و هدایت او را ارائه نموده است که به مصلحت فرد و جامعه است و اجتماعى که آن را رعایت کند,هرگز دچار مفسده اى نخواهد شد.

از طرفى براى یک دختر جوان و با ایمان اگرچه ممکن است لحظه اى میل جنسى به شدت برسد و مـوقـتـا افـکـار او را تـحت تاثیر قراردهد, اما بااتکاى به خدا و صبر و استقامت و تحمل همراه با عـصـمـت و تـقـوا در برابر فشار و محرومیتها و ناگواریها سبب گشایش باطنى و نورانیت قلبى خواهدشد ((74)).

دختر با ایمان باید بداند این دوران , هنگام شکوفایى روحى وقلبى خواهد بود و او تازه در این مسیر پرتلاطم , قدم گذارده و در آینده ممکن است بامشکلاتى بیشتر روبه رو شود, ولى در اثر مقاومت و تقوا و تزکیه نفس , صاحب روحى لطیف و متعالى گردیده و به درجه اى ارتقا خواهد یافت که این قبیل مسائل براى او در سطحى بسیار پایین قرار مى گیرد, بطورى که لذات معنوى پاکى و عفاف را در قلبش که مصفا به صفاى ایمان گردیده حس خواهد کرد.

وقایع و حوادث خوبى برایش اتفاق خواهد افتاد, خوابهاى خوب و شیرینى از اولیا و ائمه معصومین , بـه او نوید خواهد داد و با علم ملکوت , ارتباطبرقرار خواهد نمود و به حالات عرفانى خواهد رسید کـه لـحـظـه اى از آن را, کـسـانـى کـه غـرق در شهوت و پول پرستى و مال دوستى و زرق و برق وزیورپرستى هستند, درک نخواهند کرد.

امـا بـاید این جوانان پاک و تزکیه یافته , توجه داشته باشند که نباید زمانى به خود مغرور شده و از تـوفیقاتى که خداوند نصیبشان کرده , غافل شوند, چراکه با یک لحظه غفلت همه آنچه را که بر اثر تـقوا به دست آورده اند از دست خواهند داد و در سراشیبى سقوط قرار خواهند گرفت , زیرا نفس چـون اژدهـایـى مى ماند که در نهانگاه روح انسان بیدار است و با کوچکترین غفلت , بر عقل , غلبه یافته و همه پاکى و عفت انسان را نابود مى سازد, مولوى مى گوید:.

نفس اژدرهاست او کى مرده است ککککک از غم بى آلتى افسرده است .

سـخنانى چند از پیامبر(ص ) وائمه معصومین (ص ) درباره جوانى د قال رسول اللّه (ص ): اوصیکم بـالشبان خیرا فانهم ارق افئده ان اللّه بعثنى بشیراونذیرا فحالفنى الشبان و خالفنى الشیوخ ثم قرا فـطـال عـلـیـهـم الامد فقست قلوبهم , رسول اکرم (ص ) فرمود: به شماها درباره نیکى کردن به جوانان سفارش مى کنم , زیرا که آنها دلى رقیقتر و قلبى فضیلت پذیرتر دارند.

خداوند مرا به پیامبرى برانگیخت تا مردم را به رحمت الهى بشارت دهم و از عذابش بترسانم .

جـوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند, ولى پیران از قبول دعوتم سرباز زدند و به مخالفتم برخاستند و دچار قساوت و سخت دلى شدند.

د قـال عـلی (ع ): بادر شبابک قبل هرمک , وصحتک قبل سقمک , ((75))

على (ع ) فرموده :دریاب جوانى ات را قبل از پیرى و سلامت خود راقبل از بیمارى .

دعن جعفربن محمد عن آبائه (ص ) فى قوله تعالى : ولا تنس نصیبک من الدنیا.

قـال لا تنس صحتک وقوتک وفراغک وشبابک ونشاطک وغناک و ان تطلب به الاخره , ((76))

امام صادق (ع ) از پدران خود, در تفسیر آیه ولا تنس نصیب ک من الدنیا روایت کرده است که سلامت , نیرومندى , فراغت , جوانى , نشاط و بى نیازى خود را فراموش منما, در دنیا از آنها بهره بردارى کن و متوجه باش که از آن سرمایه هاى عظیم به نفع آخرت خود استفاده نمایى .

د قـال ابـو عـبداللّه (ع ): کان فیما وعظ به لقمان ابنه یا بنى و اعلم انک ستسال غدا اذا وقفت بین یـدى اللّه عـزوجـل عـن اربـع , شبابک فیما ابلیته وعمرک فیما افنیته ومالک مما اکتسبته وفیما انفقته , ((77)).

امـام صادق (ع ) فرموده است : از مواعظ لقمان حکیم به فرزند خود این بود که فرزندم ! بدان فردا کـه در پیشگاه الهى براى حساب , حاضر مى شوى درباره چهار چیز از تو مى پرسند: جوانى ات را در چه راهى صرف کردى ؟ عمرت را در چه کارى فانى نمودى ؟ ثروتت را چگونه به دست آوردى و آن را در چه راهى مصرف کردى ؟.

د قـال رسـول اللّه (ص ): ان الـعبد لا تزول قدماه یوم القیهمه حتى یسال عن عمره فیما افنا وعن شبابه فیماابلاه , ((78)).

رسول اکرم (ص ) فرموده است که : در قیامت هیچ بنده اى قدم ازقدم بر نمى دارد تا به این پرسشها پاسخ دهد: اول آن که عمرش را در چه کارى فانى نموده است .

دوم : جوانى اش را در چه راهى صرف کرده است ؟.

د قال علی (ع ): شیئان لا یعرف فضلهما الا من فقد هما: الشباب والعافیه , ((79)).

عـلـى (ع ) فرموده : دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمى شناسد مگر کسى که آن دو را از دست داده باشد: یکى جوانى و دیگرى تندرستى است د.

قـال رسـول اللّه ر: یـا ابـاذر اغـتنم خمسا قبل الخمس , شبابک قبل هرمک وصحتک قبل سقمک وغناک قبل فقرک وفراغک قبل شغلک وحیهوتک قبل موتک ((80)).

رسول اکرمر به ابى ذر غفارى فرمود: پنج چیز را پیش از پنج چیز, غنیمت بشمار! جوانى ات را قبل از پـیـرى ,سـلامـتـت را قبل از بیمارى , تمکنت راقبل از تهیدستى , فراغتت را قبل از گرفتارى , زندگانى ات را قبل از مرگ .

د قـال رسـول اللّه (ص ): فـلـیاخذ العبد المومن من نفسه لنفسه , ومن دنیاه لاخرته , وفى الشبیبه قبل الکبر وفى الحیهوه قبل الممات , ((81)).

رسول اکرم (ص )فرمود: بر مرد با ایمان لازم است که از نیروى خود به نفع خویشتن استفاده نماید, از دنیاى خود براى آخرت خویش , و از جوانى خود پیش از فرا رسیدن ایام پیرى , و از زندگى پیش از رسیدن مرگ .

د وعنه (ص ): ان للّه ملکا ینزل فى کل لیله فینادى یا ابنا العشرین جدواواجتهدوا ((82)).

و نـیـز فـرمـوده اسـت که فرشته الهى هرشب به جوانان بیست ساله ندا مى دهد: [براى سعادت و رستگارى خود] کوشش و تلاش کنید.

د عـن الـنـبـى (ص ): سـبـعـه یـظلهم اللّه فى ظله یوم لا ظل الا ظله , الامام العدل وشاب نشا فى عباده اللهب ((83)).

رسـول اکرم (ص ) فرموده است : خداوند هفت گروه را در سایه رحمت خود جاى مى دهد, روزى کـه سـایـه اى جز سایه او نیست : اول زمامدار دادگرو دوم جوانى که در عبادت خداوند, پرورش یافته باشدب.

د قـال عـلـی (ع ): من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه , ((84))

على (ع ) فرموده است : کسى که نفس شرافتمند و با عزت دارد, هرگز آن را با پلیدى گناه , خوار و پست نخواهد ساخت .

د قال علی (ع ): کم من شهوه ساعه اورثت حزناطویلا, ((85)).

عـلـى (ع ) فـرمـوده اسـت : چه بسا لذت کوتاه و شهوت زودگذرى که غصه ها و اندوه فراوانى به دنبال دارد.

توبه جوان

دقال رسول اللّه ر: ما من شئ احب الى اللّه من شاب تائب , ((86)).

پیامبر اکرمر فرموده : محبوبتر از هر چیز نزد خداوند, جوانى است که از گناه خود توبه مى کند و از پیشگاه الهى طلب آمرزش می نماید.

نیاز جنسی، بخش جدایی ناپذیر ماهیت زیستی، روانی و اجتماعی آدمی را تشکیل می دهد و روشن است که کیفیت ارضای این نیاز نقش بسیار مهمی در سلامت و بهداشت روانی فرد و جامعه دارد. بر اساس آموزه های دینی، اگر این نیاز به صورت شرعی و معقول (ازدواج) و در زمان مناسب ارضا شود باعث آرامش خاطر، رشد شخصیت و نیز استمرار حیات بشر می شود و اگر امکان ارضای صحیح آن فراهم نیاید به صورت انحرافات جنسی و بی بند و باری های اخلاقی نمودار خواهد شد.

 

 

عوامل موثر در افزایش سن ازدواج

مسئله مشکلات و موانع ازدواج از یک سو و آرزوها، ایده آل ها و تصویری که دختران و پسران از آینده و زندگی مشترک خود دارند از سوی دیگر موجب گردیده که جوانان به آسانی تن به ازدواج ندهند.

جوان در جستجو و تلاش برای رسیدن به شکلی از زندگی است که رهیافت واقعی جامعه است اما از سوی دیگر، فرصت ها و امکانات مساوی برای دست یابی به این شرایط وجود ندارد. بسیاری از جوانان با این استدلال که تامین هزینه های عقد و عروسی، تهیه منزل و اسباب و لوازم زندگی بسیار سخت است و نمی توان از عهده مخارج آینده زندگی بر آمد و آبرومند زندگی کرد بر خلاف میل باطنی از ازدواج به موقع خودداری می کنند.

به نظر می رسد افزایش سن ازدواج و انحرافات اخلاقی رابطه ای دو سویه بر قرار باشد. برخی پژوهش ها نشان می دهند روابط آزاد بین دختر و پسر امکان ارضای جنسی نیاز به ازدواج را در جوانان کمرنگ کرده است. بنابراین روابط آزاد دختر و پسر امکان بهره گیری جنسی از طریق غیر ازدواج که در عین حال مسئولیت چندانی بر عهده فرد نمی گذارد خود یکی از عوامل افزایش سن ازدواج است.

در سال اخیر آمار منحنی های رو به رشد و مشابهی را در زمینه انحرافات و بی بند و باری های اخلاقی در میان جوانان نشان می دهند. به طور قطع نمی توان یک عامل را علت انحرافات اخلاقی و بی بند و باری جنسی جوانان دانست در بیشتر موارد ترکیبی اخلاقی جوانان تا حد زیادی ناشی از فراهم نبودن شرایط ازدواج برای جوانان یا به تعبیر دقیق تر، افزایش سن ازدواج است.

 

سخن پایانی

یکی از مشکلات جوانان تجرد و فراهم نبودن زمینه برای ازدواج است که به نوبه خود باعث انواع انحرافات و بی بند و باری های اخلاقی در جامعه و به ویژه در بین جوانان شده است. تاثیر افزایش سن ازدواج در انحرافات اخلاقی جوانان به قدری وسیع و گسترده است که تحقیقی مستقل و جداگانه می طلبد.

گرچه نمی توان همه انحرافات اخلاقی و بی بند و باری های جنسی جوانان را ناشی از افزایش سن ازدواج دانست اما به یقین بخش عمده ای از انحرافات اخلاقی جوانان ریشه در این مسئله دارد.

قدر مسلم این است که اقدامات پیشگیرانه در زمینه انحرافات اخلاقی و برنامه ریزی برای ازدواج در زمان مناسب در قدم اول به خود جوانان مربوط می شود که با پیروی از دستورات اسلامی مبنی براقدام به موقع برای ازدواج و مقاومت در برابر وسوسه از خطرات احتمالی پیشگیری کنند. در مرحله بعد خانواده ها و سازمان های اجتماعی به ویژه دولت در مورد ازدواج جوانان نقش و مسئولیت خطیری را بر عهده دارند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۲۰
محمد غفاریان

دعاهای قرآنی

پروردگارا کسانى که ما را گمراه نمودند تو گمراهشان کن آن چنان که ما را گمراه نمودند، بتها مى گویند ما هم از آنها بیزاریم و هرگز ما را عبادت نکردند بلکه خود را عبادت کردند و پرستیدند

1 - ربنا اتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخره حسنه و قنا عذاب النار 201/2
پروردگارا در دنیا و آخرت به ما نیکى و احسان فرما و ما را از عذاب آتش دوزخ مصون بدار.

2 - ربنا اتنا فى الدنیا و ماله فى الاخره من خلاق 200/2
پروردگارا در دنیا رحمت و نعمت به ما عنایت کن هر که از رحمت تو محروم شد در آخرت بهره ندارد.

3 - ربنا اتنا من لدنک رحمه و هیى لنا من امرنا رشدا. 10/18
روردگارا ما، از جانب خود بر ما رحمتى فرست و براى رشد عقلى ما وسائل هدایت و ارشاد آماده فرما.

4 - ربنا اتهم ضعفین من العذاب و العنهم لعنا کبیرا. 69/33
پروردگارا ما آنها که ما را گمراه نمودند عذاب آنها را دو چندان کن و از نعمتهاى خود محروم ابدى فرما.

5 - ربنا امنا بما انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین . 53/3
پروردگار ما، ما به تو و آنچه بر پیغمبرت فرستادى ایمان آوردیم و از رسول تو پیروى کردیم نام ما را از شهادت دهندگان به توحید و نبوت قرار ده.

6 - ربنا امنا فاغفرلنا و ارحمنا و انتخیر الراحمین . 109/23
پروردگار ما، ما به تو ایمان آوردیم ما را ببخش و بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین بخشندگانى .

7 - ربنا امنا فاکتبنا مع الشاهدین . 83/5
پروردگار ما، ما به تو ایمان آوردیم ما را در زمره گواهان توحید و موحدین قرار ده .

8 - ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون . 12/32
پروردگار ما آنچه به ما وعده فرموده بودى و دیدیم و شنیدیم ما را به دنیا برگردان تا عمل صالح کنیم که ما به حشر و نشر و کتاب و معاد یقین پیدا کرده ایم.

9 - ربنا اتمم لنا نورنا و اغفرلنا انک على کل شى ء قدیر. 8/66
پروردگارا نور علم و ایمان را براى ما تمام گردان و ما را بیامرز که تو بر هر چیز قادر و توانایى .

10 - ربنا اخرجنا منها فان عدنا فانا ظالمون . 108/23
پروردگارا ما را از جهنم بیرون ببر که اگر ما دوباره عصیان کنیم ستمکاریم .

11 - ربنا اخرجنا نعمل صالحا غیر الذى کنا نعمل. 37/35
پروردگارا ما را از این آتش بیرون کن تا به پیروى پیغمبرت عمل صالح کنیم غیر از آنچه مى کردیم .

12 - ربنا اخرجنا الى اجل قریب نجب دعوتک و نتبع الرسل. 44/14
پروردگارا ما، عذاب را براى ما به تاخیر انداز و مهلت کوتاهى ده تا آنچه فوت شده جبران کنیم ما دعوت تو را اطاعت کنیم و پیغمبر تو را پیروى نماییم.

13 - ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا. 75/4
پروردگارا ما را از دست ستمکاران نجات ده و راه فرج و نجاتى به ما بنما و یار و مددکارى براى ما بفرست که از جانب تو یاور ما باشد.

14 - ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا اجلنا. 128/6
پروردگارا بعضى از ما از بعض دیگر بهره مند شدیم و رسیدیم به آنچه مقرر فرموده اى .

15 - ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها کان غزاما. 65/25
پروردگارا بگردان از ما عذاب جهنم را که آن عذاب براى همیشه هلاک کننده است .

16 - ربنا اطمس على اموالهم و اشدد على قلوبهم فلا یومنوا حتى یروا العذاب الالیم. 88/10
پروردگارا اموال آنها را نابود ساز و دلهاى آنها را قسى و سخت گردان که ایمان نمى آورند جز به دیدن عذاب سخت .

17 - ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فى امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الکافرین. 147/3
پروردگار ما گناهان ما را بیامرز و لغزش و اسراف ما را ببخش و قدمهاى ما را در راه انجام وظیفه ثابت بدار و بر کفار نصرت و پیروزى بخش .

18 - ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لاتجعل فى قلوبنا غلا للذین امنوا. 10/59
پروردگار ما بیامرز ما را و برادران ما را که در ایمان بر ما سبقت گرفتند خدایا در دلهاى ما براى گرویدگان به تو کینه و کدورتى قرار مده که تو مهربانى.

19 - ربنا انک روف رحیم. 10/59
پروردگار ما تو به تحقیق رئوف و مهربانى .

20 - ربنا اغفرلى ولوالدى و للمومنین یوم یقوم الحساب. 41/14
پروردگار ما مرا و پدر مادر مرا و همچنین مومنین را در روز حساب بیامرز.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۱۹
محمد غفاریان

 

داستان زیبا جالب حجاب

 

 

 

دختران و حمل اسلحه در دانشگاه (انلاین)      

 

آنچه می‌خوانید خاطره‌ایست از حجت الاسلام مسلم داوود نژاد، مشاور فرهنگی در دانشگاه‌های استان اصفهان که اینک به گوش جان می‌نیوشیم:

قبل از نقل خاطره بگویم که بعضی از کلاس‌های دانشگاه ما تا ساعت 10 شب ادامه دارد و این باعث مشکل برای خیلی از دختران شده است!

ساعت حدود 5 عصر بود و من مشغول نوشتن یک طرح برای باشگاه پژوهشی در کمیته‌ی فرهنگی بودم کاملاً تمرکز گرفته بودم که ناگهان یک دختر خانمی مانتویی با ظاهری بسیار نامناسب وارد اتاق من شد و سلام کرد!

جواب سلامش که دادم بدون مقدمه گفت :

«حاج آقا ببخشید می‌توانم به شما اعتماد کنم؟ بچه می‌گویند راز کسی را فاش نمی‌کنید !»

من هم به گونه‌ای که خیالش را راحت کنم محکم گفتم :

«مطمئن باش من در موضع مشورت به هیچ کس خیانت نمی‌کنم.»

همین که خیالش راحت شد چند لحظه‌ای سکوت کرد و بعد با احتیاط گفت :

«حاج آقا من یک سؤال شرعی دارم آیا دختران می‌توانند برای امنیت خود اسلحه همراه خودشان داشته باشند؟»

شما بودی چی می‌گفتی؟

من که از تعجب نمی‌دانستم چه بگویم تمرکز گرفتم و با تأمل گفتم :

«منظورت را واضح‌تر بگو»

آن دختر خانم که یک دیگر جرات حرف زدن پیدا کرد بود گفت:

«حاج آقا راستش را بخواهید من هر روز یک اسلحه رزمی امثال چاقو و ... با خودم دارم ولی می‌خواهم یک کلت کمری تهیه کنم!»

توی این دانشگاه ما چیزهایی آدم می‌بیند که در هیچ جای دنیا نمونه ندارد!

بنده‌ی خدا که منتظر موضع مخالف من بود با این حرف‌های من داشت شاخ در می آورد برای همین خیلی زود گفت: «چی؟ چه؟ چه اسلحه ایی مجاز است؟ اسمش چیه؟»

گفتم : «آخه چرا؟»

گفت : «حاج آقا من بعضی وقت‌ها که تا ساعت 9 یا 10 شب کلاس دارم وقتی به منزل برگردم نزدیک ساعت 11 شب می‌شود برای همین وقتی از دانشگاه به طرف خانه می‌روم در پیاده رو که پسرها اذیت می‌کنند و متلک می‌گویند وقتی منتظر تاکسی می‌شوم ماشین‌ها مدل بالا بوق می‌زنند و اذیت می‌کنند ! حاج آقا به خدا شاید وضع ظاهریم به نظر شما بد باشد ولی من اهل خلاف و رابطه‌های نامشروع نیستم من فقط دلم می‌خواهد خوش تیپ باشم !»

من هم بدون مکث گفتم : «خوب از نظر دین هیچ طوری نیست شما اسلحه دفاعی داشته باشید اصلاً همه دختران برای دفاع از خود باید نوعی اسلحه حمل نمایند ولی نه هر سلاحی یک نوع سلاح است که خیلی هم قدرت تخریب و دفاعی بالایی دارد»

بنده‌ی خدا که منتظر موضع مخالف من بود با این حرف‌های من داشت شاخ در می آورد برای همین خیلی زود گفت: «چی؟ چه؟ چه اسلحه ایی مجاز است؟ اسمش چیه؟»

دختر زن بد حجاب مزاحم

من که دیدم بدجوری عجله دارد گفتم :«اگر بگویم قول می‌دهی یک هفته استفاده کنی اگر جواب نداد دیگر استفاده نکنی»

بنده خدا خیلی هیجان زده شده بود گفت: «قول می دم قول می دم ... قول مردونه !»

گفتم : «اسم آن سلاح بی خطر و بسیار کار آمد چادر است! شما یک هفته استفاده کنید ببینید اگر کسی مزاحم شما شد دیگر هیچ وقت به طرفش نروید!»

با تعجب مثل کسی که ناگهان همه انرژی او کاهش پیدا کرده باشد گفت: «چادر! اخه چادر ...»

گفتم : «دیگه اخه ندارد یک هفته هم هیچ اتفاقی نمی‌افتد»

با حالت نیمه ناامیدی تشکر کرد و رفت.

و من ماندم و فکر مشغول که ای بابا عجب کاری کردم نکند بنده خدا دیگر هیچ وقت سراغ چادر نرود نکند از مشورت کردن با روحانی بیزار شود. حضرت وجدان من را سرگرم این فکرها کرده بود که یادم افتاد به حرف امام خمینی عزیز که فرمودند: «ما مأمور به وظیفه هستیم نه مأمور به نتیجه !»

لذا با خدای خودم خیلی خودمانی گفتم : « خدایا من سعی کردم وظیفه‌ام را انجام دهم انشالله مورد رضایت تو قرار گرفته باشد بقیه‌اش هم ،هر چه تو صلاح بدانی... »

مدت حدود یکی دو ماه از جریان گذشت و من به کلی فراموش کرده بودم تا اینکه روزی یک خانم محجبه به اتاق من آمد سلام کرد گفت : «حاج آقا می‌شناسی؟»

من هم هرچه فکر کردم به یاد نیاوردم برای همین گفتم : «بخشید شما را نمی‌شناسم»

گفت : «من همان دختری هستم که اسلحه به من دادی تا همراه خودم حمل کنم حالا هم که می‌بینید مثل یک بچه‌ی خوب، سلاح چادر حمل می‌کنم هرچند هنوز درست و حسابی چادری نشده‌ام! ولی مادرم خیلی دعاتون کرده چون که هر روز به خاطر چادر نپوشیدن من در خانه دعوا داشتیم .راستش حاج آقا خانواده ما مخصوصاً مادرم چادری هست و اهل مجالس مذهبی ولی من فرزند ناخلف شده بودم که حالا به قول مادرم سر به راه شدم»

هیچ وقت فکر نمی‌کردم دخترهای چادری این همه امنیت دارند! و این همه خیالشان از بابت مزاحم‌های خیابانی راحت است

من هم که حیرت زده شده بودم گفتم : « خوب برایم تعریف کنید چه شد که چادری بودن را ادامه دادی؟»

دختر زن حجاب چادر

مکثی کرد شروع به گفتن جریان کرد: « راستش حاج آقا وقتی از اتاق شما رفتم خیلی درباره حرف‌های شما با تردید فکر کردم ولی تصمیم گرفتم امتحان کنم برای همین چند روزی وقت برگشتن از دانشگاه به طوری که هم‌کلاسی‌ها متوجه نشوند مخفیانه چادر می‌پوشیدم ولی از وقتی که چادر بر سر می‌کنم ساعت 10 و یا 11 شب هم که از دانشگاه بر می‌گردم نه پسری به من متلک می‌گوید نه ماشین مزاحم بوق می‌زند اصلاً کسی تصور نمی‌کند که من چادری اهل خلاف باشم راستش را بخواهید بدانید

هیچ وقت فکر نمی‌کردم دخترهای چادری این همه امنیت دارند! و این همه خیالشان از بابت مزاحم‌های خیابانی راحت است

. کم کم جریان چادری پوشیدن من را بچه‌های کلاس متوجه شدند الان هم مدت‌ها است که دائم با چادر رفت و امد می‌کنم و از کسی هم خجالت نمی‌کشم البته فکر نکنید حالا دیگر بسیجی شده‌ام ولی قصد ندارم اسلحه ایی که تازه کشفش کرده‌ام را به این راحتی از دست بدهم. بعضی از دخترای کلاس متلک می‌گویند ولی بیچاره هاخبر ندارند من چه گنجی یافته‌ام. البته جریان را برای یکی از بچه‌ها که نقل کردم تمایل پیدا کرده برای فرار از دست مزاحم‌ها چادر بپوشد ولی خودش می‌گوید خانواده‌اش اصلاً اهل چادر و امثال چادر نیستند ولی فکر کنم تصمیم دارد چادر بخرد»

راستش را بخواهید من دیگر حرفی برای گفتن نداشتم برای همین فقط به حرف‌های او توجه می‌کردم دلم می‌خواست زودتر از اتاق برود تا اشک‌هایم سرازیر شوند.

وقتی از اتاق رفت تنها کاری که توانستم انجام بدهم سجده شکر بود.

 

 

منبع :

 گروه دین تبیان

از سایت hejabpix.blogfa.com

 

 

داستان مرد مومن محمود آقا به دختر بد حجاب

دختر یک آدم طاغوتی بود. یک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصبانی شد، تهدید هم کرد حتی!

شب با پدرش آمد دم خانه مان. نه گذاشت و نه برداشت، محکم زد توی گوش محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، بروبیایی دارد. هرجور بود قضیه را فیصله داد.

دختره، دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه. محمود چیزی به او نفروخت ؛ می گفت:«ما به شما بی حجاب ها، هیچی نمی فروشیم.»

 

 همان شهید محمود کاوه است ....

 

ساکنان ملک اعظم1، منزل شهید کاوه، ص

از سایت hejabpix.blogfa.com

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۱
محمد غفاریان

حجاب از دیدگاه امام خمینی(ره )

 

آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن مى‏تواند هر لباسى را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمى‏توانیم و اسلام نمى‏خواهد که زن به عنوان یک شى ء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند .

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، اجبار حجاب بانوان در اداره هاو سطح کشور را از اولویت های برنامه های فرهنگی نظام قرار دادند و ذره ای در این امر نرمش از خود نشان ندادند، چرا که بی حجابی و بی بندوباری را به حق ترفند استعمار برای تخدیر و به نابودی کشیدن نسل کشورها می دانستند.

بنابر این از همان روزهای اوّل انقلاب به مسئولان دولت وقت، برای جلوگیری از بی حجابی نهیب زدند: «الآن وزارتخانه‏ها- این را مى‏گویم که به دولت برسد، آنطورى که براى من نقل مى‏کنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‏هاى اسلامى نباید زنهاى (بى حجاب) بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.» صحیفه نور ج‏6 329

امام خمینی (ره) چادر را حجاب برتر می دانستند و در خاطره یکی از همراهان امام راحل در «نوفل لوشاتو » می‌خوانیم: «در مورد حجاب هم وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می‌رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه‌پایه تیربار را روی دوش می‌گرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.»(مصاحبهء سایت ساجد با طاهره حدیده چی)

حضرت امام(ره) راحل اگر چه چادر را حجاب کاملی می دانستند ولی پوشش های مشابه چادر ـ مانند مانتو گشاد ـ که موجب مفسده نمی شود را نیز کافی می دانستند و قائل بودند که اگر قرار باشد پوشش بانوان همراه با مفسده و خلاف اخلاق باشد باید از آن در جامعه جلوگیری شود همانطور که در پاریس در پاسخ خبرنگاران و بانوان محجبی که درباره میزان حجاب در ایران از ایشان سؤال کردند؛ فرمودند: «آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن مى‏تواند هر لباسى را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمى‏توانیم و اسلام نمى‏خواهد که زن به عنوان یک شى ء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند .»صحیفه نور ج‏5 294

«حجاب ایران، حجاب اسلام، همین مقدارهاست. اسلام اینجا و آنجا ندارد. لکن یک جهات خارجى گاهى در کار هست. به طورى که یک مفسده‏اى باشد، یک اختلاف اخلاقى بشود، یک- عرض مى‏کنم- چیزهایى باشد، البته آن وقت باید جلوگیرى بشود ؛ اما اگر نباشد اینطور، و ساده باشد و مثل سایرین با سادگى باشد، نه؛ بى چادر(بامانتو) مانع ندارد.» صحیفه نور ج‏3 499

به فرموده مقام معظم رهبری حفظه الله؛ حضرت امام (ره) تنها بانی بازگرداندن حجاب پس از کشف حجاب به ایران بودند چنانچه ایشان فرمودند: «امام (ره) آن مرد شجاع و بی نظیری بود که مسئله حجاب را به این مملکت برگرداند. هیچ کس دیگری غیر از امام نمی‌توانست این کار را بکند اینهم یکی از اختصاصات امام. اگر غیر از امام هر کس دیگر بود از همین آقایان، بزرگان، عرض میکنم که مقدسین علماء، چه وچه و چه، هیچکس جرأت نمی‌کرد که بگوید مردم باحجاب بیایند بیرون، امام همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب گفتند باید مردم با حجاب بیایند.» (سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه ـ 14/12/76 )

حضرت امام کمترین مماشات در این امر را نمی پذیرفتند و بدنه مردم را به حفظ ظاهر اسلامی کشور فرا می‌خواندند، چنانچه وقتی حضرت ایشان با خبر شدند که در سواحل دریا بی بندوباری و اختلاط صورت می گیرد برآشفته شده و فرمود: «براى اینکه اسلام جلوى شهوات را مى‏گیرد؛ اسلام نمى‏گذارد که بروند توى این دریاها شنا کنند. پوستشان را مى‏کند! ...که بعد از اینکه مى رفتند زن و مرد در دریا، زنها همان طور و همان طور مى‏آمدند توى شهر! مردم هم جرأت نمى‏کردند حرف بزنند. امروز اگر یک همچو چیزى بشود، اینها را ما خواهیم تکلیفشان را معین کرد. و دولت هم معین کرد. البته دولت [به‏] طورى که وزیر کشور گفتند، گفتند ما جلویش را گرفتیم. اگر نگیرند، مردم مى‏گیرند. مگر مازندرانیها مى گذارند یا رشتیها مى‏گذارند که باز کنار دریاشان مثل آن وقت باشد؟ مگر بندر پهلوى‏اى‏ها (بندر انزلى) مرده‏اند که زن و مرد با هم در یک دریا بروند و مشغول عیش و عشرت بشوند! مگر مى‏گذارند اینها را؟ تمدنهاى اینها این است. آزادى‏اى که آنها مى‏خواهند همین. این جور آزادى! بروند قمار بکنند و با هم بشوند و با هم [سرگرم عیش و نوش‏] بشوند آزادى در حدود قانون است. اسلام از فسادها جلو گرفته. و همه آزادیها را که مادون فساد باشد داده. آنى که جلو گرفته فسادهاست که جلویش را گرفته است. و ما تا زنده هستیم نمى‏گذاریم این آزادیهایى که آنها مى‏خواهند، تا آن اندازه‏اى که مى‏توانیم، آن آزادیها تحقق پیدا کند. » صحیفه نور، ج‏8، ص: 339

البته ایشان نیروهای انتظامی را برای برخورد با مظاهر بی حجابی ارجح می دانستند و در مقطعی که عده ای نفوذی و یا ناآگاه به بهانه مبارزه با بی حجابی و بد حجابی در معابر عمومی به ضرب وشتم زنان و دخترکان اینچنینی پرداخته بودند در پیامی چنین تصریح کردند:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

ممکن است تعرض به زنها در خیابان و کوچه و بازار، از ناحیه منحرفین و مخالفین انقلاب باشد. از این جهت، کسى حق تعرض ندارد و اینگونه دخالتها براى مسلمانها حرام است، و باید پلیس و کمیته‏ها از اینگونه جریانات جلوگیرى کنند.

روح اللَّه الموسوى الخمینى

صحیفه نور، ج‏12، ص: 502

13 تیر 1359/21 شعبان 1400

امام(ره) راحل کشف حجاب و ایجاد اقلیتی از زنان و دخترکان خیابان گرد را از بزرگترین خیانت های رژیم طاغوت می دانستند و آنرا از جنایات بزرگ رضا شاه می خواندند که باید در نظام اسلامی با آن مقابله شود و می فرمود: «آن شقىّ جنایتکار( رضا قُلدر) دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود؛ و به جاى اینکه نیمى از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگرى هم که نیمه مردان بود به‏طور بسیار زیادى از فعالیت انداختند و این عروسکهایى که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابانها راه انداختند، آنهایى که در ادارات بودند، سایر افرادى که در ادارات بودند را هم از کارهاى خودشان بازداشتند و آنهایى که در خیابانها رها بودند، جوانهاى ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوانهاى ما را از دست آنها گرفتند.» صحیفه نور ج‏17 59

و در یک کلام، حضرت امام (ره)برای حفظ ارزش بانوان و به بازی گرفته نشدن شخصیت آنان در جامعه بر حجاب تأکید می کردند.و می فرمودند: «و البته باید توجه داشته باشید که حجابى که اسلام قرار داده است، براى حفظ آن ارزشهاى شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه براى زن و چه براى مرد- براى این است که، آن ارزشهاى واقعى که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‏هاى شیطانى یا دستهاى فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال مى‏شدند اینها، این ارزشها زنده بشود.»صحیفه نور ج‏19 185

همانطور که اکنون در جوامع غربی و غرب زده شاهد لجن مال شدن زنان ومردان در برهنگی وهرزه گی با پوشش شعارهایی چون «آزادی»، «دمکراسی» و «برابری حقوق زن ومرد» هستیم، امام راحل، به عنوان اصلی ترین و حیاتی ترین خاکریز برای حفظ امنیت اجتماعی و روحی افراد جامعه و شکل گیری حیات طیبه و منع نفوذ بیگانه گان در کشور بر لزوم حجاب تأکید داشتند، تا جایی که اکثریت مردم پذیرای آن وحتّی مشوق آن شدند و تا جایی پیش رفت که مهمانان زن خارجی خود می دانند که برای ورود به حریم ایران اسلامی باید پوشیده به حداقل حجاب اسلامی باشند.. اگر چه در اواخر دولت آقای رفسنجانی و به کارگردانی دختر رئیس جمهور وقت و در وانفسای دولت خاتمی تهاجم هدفمندی بر علیه آن صورت گرفته و تا کنون نیز ادامه داشته است، ولی بر دولت مردان محترم است، همانطور که دیگر شعارهای امام راحل را در این چند ساله از محجوریت خارج کرده و إحیاء کردند، برای تداوم این دغدغه امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همّت مضاعف و کار مضاعف را داشته باشند، چرا که شکست خوردگان کودتای مخملی سال گذشته، پیاده نظام خود را که از اهانت به ساحت امام راحل و بزرگنرین مقدسات چون سیدالشّهداء و عاشورا إبا نداشتند را برای حریم شکنی حجاب و ترویج بی بندو باری به صف کرده اند.

منبع : صحیفه نورامام خمینی (ره)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۹
محمد غفاریان

حالا برای بهتر شدن روحیه شما برای تمایل در چند آیه وهمراه تفسیر سوره مبارکه (واقعه) در اینجا درج کردم.

این منابع از کتاب تفسیر نمونه جلد 23 از صفحه 197 تا ص... نوشته شده از جایی کپی کردم.

سوره مبارکه واقعه  آیه 1-14

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر1 - هنگامى که واقعه عظیم (قیامت ) برپا شود،2 - هیچکس نمى تواند آن را انکار کند. 3 - گروهى را پائین مى آورد و گروهى را بالا مى برد. 4 - این در هنگامى است که زمین به شدت به لرزه در مى آید5 - و کوهها در هم کوبیده مى شود. 6 - و به صورت غبار پراکنده در مى آید. 7 - و شما به سه گروه تقسیم خواهید شد. 8 - نخست ((اصحاب میمنه )) هستند، چه اصحاب میمنه اى ؟9 - گروه دیگر اصحاب شومند، چه اصحاب شومى ؟10 - و سومین گروه پیشگامان پیشگام ! 11 - آنها مقربانند12 - در باغهاى پر نعمت بهشت جاى دارند. 13 - گروه کثیرى از امتهاى نخستین هستند14 - و اندکى از امت آخرین !

حالا تفسیرش بخون می فهمی

به هر حال رستاخیز نه تنها با دگرگونى کائنات تواءم است بلکه انسانها هم دگرگون مى شوند همانگونه که در آیه بعد مى فرماید: ((گروهى را پائین مى آورد و گروهى را بالا مى برد))! (خافضة رافعة ).مستکبران گردنکش و ظالمان صدرنشین سقوط مى کنند، و مستضعفان مؤمن و صالح بر اوج قله افتخار قرار مى گیرند، عزیزان بى دلیل ذلیل مى شوند، و محرومان بى جهت عزیز مى گردند، گروهى در قعر جهنم سقوط مى کنند، و گروه دیگرى در اعلا علیین بهشت جاى مى گیرند، و این است خاصیت یک انقلاب بزرگ و گسترده الهى !و لذا در روایتى از امام على بن الحسین (علیه السلام ) مى خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: ((خافضة )): حفضت و الله باعداءالله فى النار، ((رافعة )): رفعت و الله اولیاءالله الى الجنة : ((رستاخیز خافضه است چرا که به خدا سوگند دشمنان خدا را در آتش ساقط مى کند، و رافعه است چرا که به خدا سوگند اولیاءالله را به بهشت بالا مى برد))!.سپس به توصیف بیشترى در این زمینه پرداخته مى گوید: ((این در هنگامى است که زمین به شدت به لرزه درآید)) (اذا رجت الارض رجا).

این زلزله به قدرى عظیم و شدید است که ((کوهها در هم کوبیده و خرد مى شود)) (و بست الجبال بسا). ((و به صورت غبار پراکنده اى در مى آید)) (فکانت هباءا منبثا).

 ((رجت )) از ماده ((رج )) (بر وزن حج ) به معنى حرکت دادن شدید است و ((رجرجة )) به اضطراب گفته مى شود.((بست )) از ماده ((بس )) (بر وزن حج ) در اصل به معنى نرم کردن آرد به وسیله آب است .((هباء)) به معنى غبار است و ((منبث )) به معنى پراکنده ، بعضى گفته اند ((هباء)) آن غبارهاى بسیار کوچکى است که در فضا معلق است و در حال عادى دیده نمى شود مگر زمانى که نور آفتاب از روزنه اى به درون محل تاریکى بتابد.

اکنون باید اندیشید که آن زلزله و انفجار تا چه حد سنگین است که مى تواند کوه هاى عظیم را که در صلابت و استحکام ضرب المثلند آنچنان متلاشى کند که تبدیل به غبار پراکنده کند، و فریادى که از این انفجار عظیم برمى خیزد از آن هم وحشتناکتر است .

به هر حال در آیات قرآن درباره وضع کوهها در آستانه قیامت تعبیرات گوناگونى دیده مى شود که در حقیقت مراحل مختلف انفجار عظیم کوهها را نشان مى دهد.گاه مى گوید: ((کوهها به حرکت در مى آیند)) و تسیر الجبال سیرا (طور - 10).

و گاه مى گوید: ((کوهها از جا کنده مى شوند)) و اذ الجبال نسفت (مرسلات - 10).

و گاه مى فرماید: ((برداشته مى شوند و در هم کوبیده مى شوند)) فدکتا دکة واحدة (حاقه - 14).

و زمانى مى گوید: ((به تلى از شن متراکم تبدیل خواهند شد)) و کانت الجبال کثیبا مهیلا (مزمل - 14).

و گاه مى فرماید: ((به صورت غبار پراکنده اى در مى آیند))! (آیه مورد بحث ).

و سرانجام مى گوید: ((همچون پشم زده شده اى در فضا پخش ‍ مى شوند)) که تنها رنگى از آن دیده مى شود و تکون الجبال کالعهن المنفوش (قارعه - 5).

البته هیچکس جز خدا دقیقا نمى داند مسیر این حوادث چگونه است ؟ و شاید با الفاظ و در قالب سخنان ما قابل توصیف نباشد، ولى این اشارات پرمعنى همگى حاکى از عظمت این انفجار بزرگ است .

بعد از بیان وقوع این واقعه عظیم و رستاخیز بزرگ به چگونگى حال مردم در آن روز پرداخته ، و قبل از هر چیز آنها را به سه گروه تقسیم کرده ، مى گوید: ((و شما در آن روز سه دسته خواهید بود)) (و کنتم ازواجا ثلاثة ).

مى دانیم ((زوج )) همیشه به جنس مذکر و مؤ نث گفته نمى شود، بلکه به امورى که قرین هم هستند نیز زوج اطلاق مى شود، و از آنجا که اصنافى از مردم در قیامت و حشر و نشر قرین یکدیگرند به آنها ازواج اطلاق شده است .

در مورد دسته اول مى فرماید: ((نخست اصحاب میمنه هستند، چه اصحاب میمنه اى ))؟! (فاصحاب المیمنة ما اصحاب المیمنة ).

منظور از ((اصحاب المیمنه )) کسانى هستند که نامه اعمالشان را به دست راستشان مى دهند و این امر در قیامت رمزى و نشانه اى براى مؤ منان نیکوکار و اهل نجات است ، چنانکه بارها در آیات قرآن به آن اشاره شده .یا اینکه ((میمنه )) از ماده ((یمن )) به معنى سعادت و خوشبختى گرفته شده ، و به این ترتیب گروه اول گروه سعادتمندان و خوشبختانند.و با توجه به اینکه در آیه بعد گروه دوم را به عنوان ((اصحاب المشئمة )) (از ماده ((شوم )) معرفى مى کند مناسب همین تفسیر اخیر است ).تعبیر به ((ما اصحاب المیمنة )) (چه گروه خوشبختى ؟) براى بیان این حقیقت است که حد و نهایتى براى خوشبختى و سعادت آنها متصور نیست ، و این بالاترین توصیفى است که در اینگونه موارد امکان دارد، مثل این است که مى گوئیم : ((فلانکس انسان است ، چه انسانى ))؟!

سپس به ذکر گروه دوم پرداخته ، مى افزاید: ((گروه دیگرى اصحاب شوم هستند چه اصحاب شومى ))؟! (و اصحاب المشئمة ما اصحاب المشئمة ).گروهى بدبخت و تیره روز و بیچاره و بینوا که نامه هاى اعمالشان را به دست چپشان مى دهند که خود نشانه و رمزى است براى تیره بختى و جرم و جنایت آنها.

تعبیر به ((ما اصحاب المشئمة )) نیز در اینجا نهایت بدبختى و شقاوت آنها رامنعکس مى سازد. سرانجام گروه سوم را چنین توصیف مى کند: ((و پیشگامان پیشگام )) (و السابقون السابقون ). ((آنها مقربانند))! (اولئک المقربون ).

((سابقون )) کسانى هستند که نه تنها در ایمان پیشگامند، که در اعمال خیر و صفات و اخلاق انسانى نیز پیشقدمند، آنها ((اسوه )) و ((قدوه )) مردمند، و امام و پیشواى خلقند، و به همین دلیل مقربان درگاه خداوند بزرگند.

بنابراین اگر بعضى از مفسران پیشگام بودن آنها را تنها به سبقت در طاعة الله (اطاعت خدا) یا نمازهاى پنجگانه ، یا جهاد، یا هجرت ، یا توبه ، و امثال آن تفسیر کرده اند، هر کدام گوشه اى از این مفهوم وسیع را مورد توجه قرار داده اند، وگرنه این کلمه اینها و غیر اینها از خیرات و برکات را شامل مى شود، و نیز اگر در روایات اسلامى گاه ((سابقون )) به چهار نفر ((هابیل )) و ((مؤ من آل فرعون )) و ((حبیب نجار)) که هر کدام در امت خود پیشگام بودند، و همچنین امیرمؤ منان على بن ابى طالب (علیه السلام ) که نخستین مسلمان از مردان بود تفسیر شده ، در حقیقت بیان مصداقهاى روشن آن است ، و به معنى محدود ساختن مفهوم آیه در حدیث دیگرى آمده است که رسول خدا فرمود: اتدرون من السابقون الى ظل الله یوم القیامة ؟: ((آیا مى دانید چه کسانى پیشگامان به سوى سایه لطف پروردگار در قیامتند))؟! اصحاب عرض کردند: خدا و رسولش آگاهتر است ، فرمود: الذین اذ اعطوا الحق قبلوه ، و اذا سالوه بذلوه ، و حکموا للناس کحکمهم لانفسهم : ((آنها کسانى هستند که وقتى حق به آنها داده شود پذیرا مى گردند، و هنگامى که از حق سؤ ال شوند آنرا در اختیار مى گذارند، و درباره مردم آنگونه حکم مى کنند که درباره خودشان ))!.

در بعضى از روایات نیز به پیامبران مرسل و غیر مرسل تفسیر شده است .در حدیثى نیز مى خوانیم که ابن عباس مى گوید: از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) درباره این آیه سؤ ال کردم ، فرمود: جبرئیل به من چنین گفته است : ذلک على (علیه السلام ) و شیعته هم السابقون الى الجنة ، المقربون من الله بکرامته لهم : ((آنها على (علیه السلام ) و پیروان او هستند که پیشگامان به سوى بهشت و مقربان درگاه خدایند به خاطر احترامى که خدا براى آنها قائل شده است )).ولى اینها نیز در حقیقت بیان مصداقهاى روشنى از مفهوم گسترده فوق است ، مفهومى که همه پیشگامان را در هر امت و ملتى شامل مى شود.سپس در یک جمله کوتاه مقام والاى مقربان را روشن ساخته ، مى گوید: ((مقربان در باغهاى پرنعمت بهشتند)) (فى جنات النعیم ).

تعبیر به ((جنات النعیم )) انواع نعمتهاى مادى و معنوى بهشت را شامل مى شود.

ضمنا این تعبیر مى تواند اشاره به این باشد که باغهاى بهشت تنها کانون نعمت است برخلاف باغهاى دنیا که گاه وسیله زندگى و زحمت است ، همانگونه که حال مقربان در آخرت با حالشان در دنیا متفاوت است ، زیرا مقام والایشان در این دنیا تواءم با مسئولیتهائى است در حالى که در سراى دیگر تنها مایه نعمت است .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۵

حضرت علی (ع) می فرماید :  

"خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد، به او کم خوابی، کم خوری و کم حرفی را تلقین می کند."

همان موضوع باید گفت که دانش پزشکی ظرف چند دهه اخیر، موفق به کشف مهمی پیرامون خواب شده است و آن کشف، بخشی مهم در طول خواب انسان، به نام خواب  REM بوده است( خواب از دو مرحله ی خواب عمیق و خواب REM تشکیل شده است که به طور یک در میان در طی شب حاصل می شوند).

پس از آن که حدود 45 دقیقه از خواب رفتن انسان گذشت، مرحله  REM آغاز می شود و برای مدت کوتاهی (حدود 10 تا 15 دقیقه) ادامه می یابد.

در طول مرحله REM ، به طرز اسرار آمیزی تمام عضلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملاً بی حرکت می شود و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب ، حالت بیداری کامل را نشان می دهد، طوری که در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است.در طی مرحله ی REM ، درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره ای بالا می رود و حرکات سریعی در چشم های فرد دیده می شود که علت نامگذاری این مرحله نیز می باشد(مرحله حرکات سریع چشم:  RAPID  EYE  MOVEMENT). چنانچه شخص را در این حالت بیدار کنیم به احتمال بسیار قوی، ابراز می کند که در حال خواب دیدن بوده است. امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده که یکی از علائم مهم در بیماری افسردگی، افزایش مدت خواب  REM نسبت به میزان طبیعی است.روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای کاهش میزان REM می باشد.زمان نماز صبح که در آیه ی 78 سوره مبارکه " اسراء" با عنوان " إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا " از آن نام برده شده است* و مورد تأکید فراوان می باشد، به گونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شود.مرحله REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و به طور منظم تکرار می شود . با این وجود کل دوران REM در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی، 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک به صبح به وقوع می پیوندد. امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده که یکی از علائم مهم در بیماری افسردگی، افزایش مدت خواب  REM نسبت به میزان طبیعی است، طوری که شخص افسرده بیشتر از سایر اشخاص خواب می بیند، یعنی زمان بیشتری را در مرحله  REM به سر می برد. از این جهت یک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی، کاهش مرحله  REM از خواب می باشد، از جمله داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای.علاوه بر این یک روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای کاهش میزان REM می باشد. زمان نماز صبح که در آیه ی 78 سوره مبارکه " اسراء" با عنوان " إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا " از آن نام برده شده است* و مورد تأکید فراوان می باشد، به گونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شود.همانطور که خواندید قسمت اعظم خواب REM در حوالی صبح به وقوع می پیوندد و چنانچه شخص خود را ملزم به بیداری صبحگاهی کند، در حقیقت جلوی ورود خود به مرحله قابل توجهی از خواب REM را گرفته است. لذا بیداری صبحگاهی برای نماز، خود به تنهایی می تواند به عنوان دارویی در پیشگیری از افسردگی و حتی درمان آن مطرح باشد. لازم به توضیح است که خواب  REM در حد متعادل برای حفظ سلامت و رفع خستگی لازم است، اما زیادی آن منجر به مشکلات مختلفی از جمله افسردگی می شود و نقش نماز به عنوان متعادل کننده میزان  REM مشهود است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۴
محمد غفاریان

آثار و برکات عبودیّت و بندگى

1- احساس غرور و افتخار

امام زین العابدین‏علیه السلام در مناجات خود مى‏گوید: «اِلهى‏ کَفى‏ بى‏ عِزّاً اَنْ اَکُونَ لَک عَبْداً» همین افتخار مرا بس که بنده تو باشم.

چه افتخارى از این بالاتر که انسان با خالق خود سخن بگوید و او کلام انسان را بشنود و بپذیرد!

در این دنیاى ناچیز، اگر مخاطب انسان شخصى بزرگ و دانشمند باشد، انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور مى‏کند و از اینکه زمانى شاگرد فلان استاد بوده است بر خود مى‏بالد.

2- احساس قدرت

کودک مادامى که دستش در دست پدرى قوى و مهربان است احساسِ قدرت مى‏کند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد که دیگران او را آزار دهند.

انسانى که متّصل به خدا شد، در برابر ابرقدرت‏ها و طاغوت‏ها و مستکبرین احساس قدرت مى‏کند.

3- احساس عزّت

عزّت به معنى نفوذناپذیرى است. در مکتب انبیا تمام عزّت‏ها از آنِ خداست، چنانکه همه قدرت‏ها از اوست. لذا قرآن از کسانى که به سراغ غیر خدا مى‏روند انتقاد مى‏کند که آیا از غیر خدا عزّت مى‏خواهید؟

طبیعى است که اتصال به عزیزِ مطلق و قدرت بى‏نهایت، به انسان عزّت مى‏دهد. چنانکه کلماتى همچون «اللّه اکبر» طاغوت‏ها را در نزد انسان حقیر و او را در برابر آنها عزیز مى‏کند.

لذا قرآن به ما دستور مى‏دهد که در سختى‏ها و مشکلات از نماز و عبادت کسب قدرت و قوّت کنیم: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ»

اولیاى خدا نیز در مقاطع حسّاس، خود را با نماز تقویت مى‏کردند. عصر روز نهم محرّم در کربلا، لشگر یزید به خیمه‏گاه امام حسین‏علیه السلام حمله کرد. امام فرمودند: یک شب جنگ را به تأخیر بیندازید که من نماز را دوست دارم و مى‏خواهم امشب را تا صبح به عبادت بپردازم.

بندگان صالح خدا، نه فقط نمازهاى واجب که نمازهاى مستحب را دوست مى‏دارند. نماز نافله، نشانه عشق به نماز است. نماز واجب را چه بسا انسان از ترس قهر خدا بخواند، ولى در نماز مستحب ترس مطرح نیست، عشق مطرح است.

آرى، هر کس که کسى را دوست دارد، میل دارد بیشتر با او حرف بزند و دل از او نمى‏کند. چگونه ممکن است انسان ادعا کند خدا را دوست دارد ولى حال حرف زدن با او را ندارد!

البتّه این بى‏رغبتى به نماز و نافله بى‏دلیل نیست، بلکه طبق روایات گناه روز توفیق نماز شب و نافله سحر را مى‏گیرد.

به هرحال آنکه نافله نمى‏خواند، فضلى ندارد که انتظار تفضّل از خداوند را داشته باشد. چنانکه کسى انتظار ظهور مصلح است که خود صالح باشد.

نمازهاى نافله، نقص نمازهاى واجب را نیز جبران مى‏کند. شخصى از امام پرسید: من در نماز حضور قلب ندارم و از برکاتِ نماز بى‏بهره‏ام، چه کنم؟ حضرت فرمودند: بدنبال نمازهاى واجب، نماز نافله بخوان که کاستى‏هاى آن را جبران مى‏کند و سبب قبولى نماز واجب مى‏گردد.

بخاطر همین آثار و برکات است که اولیاى خدا نه تنها به نمازهاى واجب، بلکه به نمازهاى مستحب توجه زیادى داشتند و از آنچه مانع و مزاحم این سیر معنوى و پرواز روحى مى‏گشت، مانند پرخورى، پرحرفى، پرخوابى، لقمه حرام، لهو و لعب و سرگرم شدن به دنیا، که انسان را از حال عبادت مى‏اندازد و نماز را بر او سنگین مى‏کند، دورى مى‏کردند. چنانکه قرآن مى‏فرماید: «وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَشِعِینَ»   همانا نماز سنگین است مگر براى خاشعان.

4- عامل تربیت

گرچه نماز یک ارتباط روحى و معنوى است و هدف از آن یاد خداست، اما اسلام خواسته این روح را در قالب یک سلسه برنامه‏هاى تربیتى پیاده کند و لذا شرائط زیادى را براى آن قرار داده است، شرائط صحیح بودنِ نماز، شرائط قبولى و شرائط کمال.

پاک بودن بدن و لباس، رو به قبله بودن، درست خواندن کلمات، مباح بودنِ مکان و لباس نمازگزار از شرائط صحّت نماز است که مربوط به جسم نمازگزار است نه روحِ او.

اما اسلام عبادت را در این لباس قرار داده تا به مسلمین درس نظافت و پاکیزگى، استقلال، و مراعات حقوق دیگران بدهد.

چنانکه توجه و حضور قلب، پذیرفتن رهبرى امامان معصوم و اداى واجباتِ مالى چون خمس و زکوة، شرط قبولى نماز است و انجام آن در اوّل وقت، در مسجد، به جماعت، با لباس تمیز و عطر زده، مسواک زده و رعایت نظم صفوف و امثال آن از شرائط کمال نماز است.

در نماز به هر سو بایستیم رو به خداست، زیرا قرآن مى‏فرماید: «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ»  اما بخاطر آنکه بفهماند جامعه اسلامى باید یک جهت داشته باشد و درس وحدت و هبستگى بدهد، دستور مى‏دهد همه به یک جهت بایستند. اما چرا آن جهت، کعبه باشد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۳
محمد غفاریان

 

اسلام ناب محمدی درکلام ولایت   الله اکبر         الله اکبر

 

 

اسلامی که پیام  پیامبراسلام (ص) را با خود همراه داشته باشد,حتما دشمنی ابوجعل و ابولهب را برخواهد انگیخت . اگر شما در جایی دیدید ابوجعل ها و ابولهب ها و بقیه صنادید کفر جهانی ,در مقابل پیام اسلام بی تفاوتند ,بدانید این اسلام اسلام صدر و پیامبر اسلام (ص) نیست و روح و تپش حقیقی اسلام در آن مشاهده نمی شود.

آن اسلامی که صنادید زر وزور و اقطاب قدرت جاهلی و طاغوتی را دنیا می ترساند .

 

اسلام ناب محمدی (ص) است .

 

سخنرانی رهبر معظم انقلاب خامنه ای در مراسم بیعت مسولین واقشار مختلف استان یزد و کهلگویه بویر احمد تاریخ

11/4/68

 

مدیر این وبلاگ : ما و مسلمانان دست اندرکاران فیلم موهن ضد پیامبر اعظم (ص) محکوم میکنیم

 

لعن الله برآنان کینه داران اسلام

 

یک آیه دارم دراینجا نوشتم

یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

یعنی می خواهند نور خدا با دهانشان خاموش کند و حال آن که خدا تمام کننده نور خویش است هرچند کافران خوش نداشته باشد (سوره مبارکه صف 8)

 

خدایا کند امام زمان ظهور کند به آنان دشمنان اسلام نابود و خوار کند....

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۰۲
محمد غفاریان